درباره نویسنده
خطبه 37 نهجالبلاغه؛
پندهای مهم

حضرت علی (ع) در نهجالبلاغه از پندهای مهم گفتهاند.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «دیار آفتاب» هر روز یک حکمت از نهجالبلاغه امیرالمؤمنین علی (ع) را میخوانیم.
و من هذه الخطبة و فیها یقسم الناس إلی ثلاثة أصناف:
شُغِلَ مَنِ الْجَنَّةُ وَ النَّارُ أَمَامَهُ، سَاعٍ سَرِیعٌ نَجَا، وَ طَالِبٌ بَطِیءٌ رَجَا، وَ مُقَصِّرٌ فِی النَّارِ هَوَی؛ الْیَمِینُ وَ الشِّمَالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّرِیقُ الْوُسْطَی هِیَ الْجَادَّةُ، عَلَیْهَا بَاقِی الْکِتَابِ وَ آثَارُ النُّبُوَّةِ وَ مِنْهَا مَنْفَذُ السُّنَّةِ وَ إِلَیْهَا مَصِیرُ الْعَاقِبَةِ؛ هَلَکَ مَنِ ادَّعَی وَ خابَ مَنِ افْتَری؛ مَنْ أَبْدَی صَفْحَتَهُ لِلْحَقِّ هَلَکَ [عِنْدَ جَهَلَةِ النَّاسِ]؛ وَ کَفَی بِالْمَرْءِ جَهْلًا أَلَّا یَعْرِفَ قَدْرَهُ؛ لَا یَهْلِکُ عَلَی التَّقْوَی سِنْخُ أَصْلٍ وَ لَا یَظْمَأُ عَلَیْهَا زَرْعُ قَوْمٍ؛ فَاسْتَتِرُوا فِی بُیُوتِکُمْ وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَیْنِکُمْ وَ التَّوْبَةُ مِنْ وَرَائِکُمْ؛ وَ لَا یَحْمَدْ حَامِدٌ إِلَّا رَبَّهُ وَ لَا یَلُمْ لَائِمٌ إِلَا نَفْسَهُ.
ترجمه:
همواره دل مشغول دارد آنکه بهشت و دوزخ را در برابر خود بیند. مردمی هستند کوشنده و سخت کوشنده، اینان رهایی یافتند. مردمی هستند طالب حق، ولی آهسته کارند. اینان را نیز امید رهایی هست و مردمی هستند، که در کارها قصور میورزند و تقصیر میکنند، اینان در آتش دوزخ سرنگون گردند.
اگر به دست راست روی نهی به گمراهی افتادهای و اگر به دست چپ گرایی، باز هم، به گمراهی افتادهای. پس راه میانه را در پیش گیر که رهایی در همان است.
قرآن کتاب باقی مانده و نشانههای نبوت بر آن قرار گرفته و مسیر حرکت سنت است و سرانجام نیکو بدان بازگردد.
هرکس که ادعا کند، هلاک شود و هر که دروغ بندد به مقصود نرسد و هرکه با حق ستیزد، خود تباه شود.
نادان را در نادانی همین بس، که مقدار خویش نمیشناسد.
ستونی که بر بنیان تقوا و استوار گردد هرگز فرو نریزد و کشتهای که به آب تقوا سیراب گردد، تشنه نماند.
در خانههای خود آرام گیرید و با یکدیگر طریق آشتی سپارید. از گناهان خود توبه کنید.
هیچ ستایندهای جز پروردگارش را نستاید و هیچ ملامت کنندهای نباید جز خود را ملامت نماید.
شرح:
در ادامه بحثهای گذشته این خطبه که پیرامون داغ شدن بازار امتحان بعد از بیعت او سخن میگفت و به مردم درباره حق و باطل و تقوا و گناه هشدار میداد، امام در این بخش از سخنانش به طرق نجات از چنگال هوا و هوسها و رسیدن به سر منزل سعادت اشاره کرده و طیّ بیانات جامعی مطالب مهمّی را در این رابطه ایراد میکند.
نخست مردم را در مسیر سعادت و نجات به سه گروه تقسیم میفرماید، میگوید: «کسی که بهشت و دوزخ در پیش روی او قرار گرفته (و به آن کاملا ایمان دارد از کارهایی که در آن جا سودی نمیبخشد، برکنار است) و سخت به آیندهای که در پیش دارد مشغول است (و مردم در این مسیر سه گروهند:) کسانی که سخت میکوشند و به سرعت پیش میروند، آنها اهل نجاتند و گروهی که به کندی گام بر میدارند، باز امید نجات دارند؛ امّا آنان که کوتاهی میکنند و در این راه مقصّرند، (در کام بدبختی و آتش دوزخ) سقوط میکنند» (شُغِلَ مَنِ الجَنَّةُ وَ النّارُ أمامَهُ! ساع سَریع نَجا، و طالِب بَطیء رَجا، وَ مُقَصِر فِی النّارِ هَوی).
به عقیده بعضی این گروههای سه گانه همانها هستند که در قرآن مجید در سوره فاطر، به آنها اشاره شده است و میفرماید: «ثُمَّ اَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَذینَ اصْطَفَیْنَا مِنَ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَیْرَاتِ بِاِذْنِ اللهِ؛ سپس این کتاب (آسمانی) را به گروهی از بندگان برگزیده خود به میراث سپردیم؛ از میان آنها عدّهای برخود ستم کردند و عدّهای میانه رو بودند و گروهی به اذن خدا در نیکیها (از همه) پیشی گرفتند». (۱)
گاه گفته شده اشاره به گروههای سه گانهای است که در سوره واقعه آمده: «وَکُنْتُم ازْوَاجاً ثَلاثَةً فَاَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ مَا اَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ وَ اَصْحَابُ الْمَشْئَمَةِ مَا اَصْحَابُ الْمَشْئَمَةِ وَ السَّابِقُونَ السّابِقُونَ اُولئِکَ الْمُقَرَبُونَ؛ و شما سه گروه خواهید بود سعادتمندان و خجستگان، چه سعادتمندان و خجستگانی! (گروه دیگر) شقاوتمندان و شومانند، چه شقاوتمندان و شومانی! و (گروه سوّم) پیشگامان پیشگامند و آنها مقرّبانند». (۲)
به هر حال، وجود گروههای سه گانه در جامعه بشریّت همیشه مطرح بوده و به هنگامی که بازار امتحانات داغ میشود (همانند زمان خلافت علی(علیه السلام) ) تمایز این صفوف سه گانه آشکارتر میشود، جمعی (هر چند غالباً اندک) راه حق را بدون هیچ تردید و تزلزل و دغدغه پیش گرفته و به سرعت به سوی مقصد میتازند، گروه دیگری که از ایمان ضعیفتری برخوردارند گاه با تردید و تزلزل و گاه با اطمینان خاطر، لنگ لنگان گامی بر میدارند و به پیش میروند و اعمال صالح و ناصالحی را به هم آمیخته، ولی امیدوارند که دست لطف خدا، دست آنان را بگیرد و سرانجام آنها را به مقصد برساند؛ امّا گروه سوّم که هوای نفس بر آنها چیره شده و با ایمان و تقوا وداع گفتهاند در بیراههها سرگردان گشته و در کام بدبختیها سقوط میکنند.
این تعبیر به خوبی نشان میدهد که تنها ایمان به معاد است که میتواند انسان را در برابر گناه و فساد حفظ کند؛ هر قدر این ایمان قویتر باشد، تأثیر بازدارنده آن بیشتر است.
بعضی گفتهاند جمله «شُغِلَ مَنِ الْجَنَةُ وَ النّارُ اَمامَهُ» جمله خبریهای است که معنای انشا را دارد یعنی آنها که بهشت و دوزخ را در برابر خود مجسّم میبینند؛ باید از زرق و برق دنیا و هوا و هوسها چشم بپوشند! ولی تفسیر جمله بالا به صورت جمله خبریه نیز هیچ مشکلی ندارد یعنی این گونه مؤمنان چشم پوشی از هوا و هوس خواهند کرد.
سپس با توضیحی که درباره گروههای سه گانه بالا بیان فرمود، مردم را به پیمودن راه راست و دوری گزیدن از طرق انحرافی، ضمن بیان نشانههای آنها دعوت میکند و میفرماید: «انحراف به راست و چپ سبب گمراهی و ضلالت است و راه میانه و مستقیم، جاده وسیع (الهی) است» (اَلَیمینُ وَ الشَّمالُ مَضَلَّة(۳)، وَ الطَّریقُ الْوُسْطی هِیَ الْجادَةُ).
این سخن اشاره به همان مسأله معروفی است که میگوییم راه مستقیم به سوی هدف، یک راه بیش نیست و در دو طرف آن هزاران راه انحرافی و جود دارد که انسان را به گمراهی میکشاند.
تعبیر به یمین و شمال ممکن است اشاره به افراط و تفریط باشد که گروهی راه افراط را میپویند و آن طرف هدف قرار میگیرند و گروهی راه تفریط را؛ و هرگز به هدف نمیرسند؛ این همان است که در قرآن مجید به عنوان صراط مستقیم از آن یاد شده و در جای دیگر میفرماید: «وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ اُمَةً وَسَطاً؛ ما شما را امّتی میانه قرار دادیم (در حدّ اعتدال میان افراط و تفریط)». (۴)
همچنان که علمای بزرگ اخلاق گفتهاند که تمام صفات فضیله، حد اعتدالی است در میان صفات رذیله که در طرف افراط و یا تفریط قرار دارند و به این ترتیب تمام صفات اخلاقی را در این تقسیم جمع کردهاند و یا به تعبیر دیگر این همان مسأله عدالت اخلاقی است که انسان را در حدّ اعتدال و طریق مستقیم میانه و دور از هرگونه گرایش انحرافی قرار میدهد.
بعضی از مفسّران نهج البلاغه، طریق وُسطی را به مسأله امامت و ولایت امام معصوم تفسیر کردهاند که هرگونه غلوّ و افراط یا کوتاهی و تقصیر در مورد آن بزرگواران سبب گمراهی است، ولی هیچ مانعی ندارد که مفهوم جمله را وسیع بدانیم که هم مسأله ولایت و هم سایر مسایل اعتقادی و عملی و اخلاقی را فرا گیرد.
در مسأله خداشناسی گروهی در وادی تشبیه گرفتار شده و خدا را شبیه مخلوقاتش دانستهاند و گروهی در پرتگاه تعطیل افتاده و میگویند ذات و صفات خدا چنان است که هیچ کس قادر بر شناخت او (حتّی معرفت اجمالی) نیست. ولی حدّ وسط در میان تشبیه و تعطیل است و آن این که خدا را از طریق افعالش میشناسیم، ولی از کنه ذاتش بیخبریم.
در مسأله افعال عباد، نه راه جبر صحیح است و نه راه تفویض، بلکه جاده وسط، یعنی امر بین الامرین است و همچنین در مسأله ولایت نه غلوّ صحیح است و نه تقصیر، و در اخلاقیات همین گونه و در اعمال نیز همین طور است مثلا انفاق، حدّ وسطی در میان بخل و اسراف است.
جالب این که کسانی که به مخالفت با آن حضرت برخاستند نیز از این دو گروه خارج نبودند گروهی خوارج افراطی و گروهی شامیانی که در تفریط قرار گرفته و هرگز آن امام بزرگ را نشناختند.
سپس به ویژگیهای این جاده میانه معتدل و مستقیم پرداخته، میفرماید: «قرآن مجید کتاب جاویدان الهی و آثار نبوّت در همین مسیر و بر همین طریق است و نیز راه ورود به سنّت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) از همین جاست و پایان کار نیز به آن منتهی میشود».
(عَلَیْها باقِی الْکِتابِ وَ آثارُ النُّبُوَّةِ، وَ مِنْها مَنْفَذُ السُّنَةِ، وَ اِلَیْها مَصیرُ الْعاقِبَةِ).
در مورد جمله (عَلَیْها باقی الْکِتابِ) دو تفسیر بیان شده: نخست این که منظور قرآن مجید است که یک کتاب باقی و جاودانی است و معارف و قوانین و احکام تنها در آن است و جز در آن در جای دیگر پیدا نمیشود.
دیگر این که منظور از کتاب جاویدان وجود امام معصوم است که حافظ «کتاب الله» و مطابق حدیث معروف «ثقلین» همیشه در کنار قرآن بوده و همواره خواهد بود. ولی معنای اوّل مناسبتر به نظر میرسد. به خصوص این که آثار نبوّت که بعد از آن ذکر شده قابل تفسیر به آثار باقیمانده نزد امامان نیز میباشد.
در این جا احتمالات دیگری نیز داده شده که بعید به نظر میرسد.
منظور از جمله «مِنْها مَنْفَذُ السُّنَةِ» (با توجه به این که منفذ به معنای دریچه و راه عبور نور و یا مطلق راه عبور است) این است که تنها از طریق جاده معتدل و میان میتوان به سنّت پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) پی برد و به محتوای دعوت او آشنا گشت، بنابراین تفاوت این چهار جمله روشن میشود.
نخست میفرماید: کتاب جاویدان الهی بر این جادّه قرار گرفته، سپس میگوید: آثار و دلایل و نشانههای نبوّت و اعجاز پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) در همین جادّه است و آن گاه میافزاید: راه ورود به سنّت و تعلیمات آن حضرت نیز از همین جاست و سرانجام میفرماید: برای رسیدن به سر منزل مقصود نیز باید از همین راه استفاده کرد؛ همان گونه که قرآن مجید میگوید: «وَالْعاقِبَةُ لِلْمُتَقینَ؛ سرانجام نیک برای پرهیزکاران است». (۵)
سپس امام (علیه السلام) به سرنوشت مدّعیان باطل امامت و پیشوایی مردم پرداخته، ضمن چهار جمله وضع آنها را روشن میسازد.
میفرماید: «آن کس که به ناحق ادّعای (امامت و ولایت) کند، هلاک میشود (زیرا هم خودش گمراه است و هم دیگران را به گمراهی میکشاند)» (هَلَکَ مَنِ ادَعی).
«و آن کس که با دروغ و افترا بر خدا و پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم)، چنین مقامی را طلب کند، محروم میگردد و به جایی نمیرسد!» (وَ خابَ(۶) مَنِ افْتَری).
«و آن کس که با ادّعاهای باطل به مبارزه با حق برخیزد و در برابر آن قد علم کند، هلاک خواهد شد!» (مَنْ اَبْدی صَفْحَتَهُ(۷) لِلْحَقِ هَلَکَ).
«و در نادانی انسان همین بس که قدر خویش را نشناسد! (و از گلیم خود پا فراتر نهد و ادّعای مقامی کند که شایسته آن نیست.)» (وَکَفی بَالْمَرْءِ جَهْلا اَلاّ یَعْرِفَ قَدْرَهُ).
این احتمال نیز وجود دارد که جملههای چهارگانه فوق تنها ناظر به مسأله امامت که این خطبه ناظر به آن است نباشد؛ بلکه معنای وسیعتری را دنبال کند که هرگونه ادّعای باطل چه در زمینه امامت یا در زمینههای دیگر را شامل شود و در واقع هشداری است به مدّعیان باطل که این راه خطرناک و موجب هلاکت و شقاوت و بدبختی را که ناشی از جهل و نشناختن قدر و منزلت خویش است نپویند.
بعضی از شارحان نهج البلاغه برای جمله (مَنْ اَبْدی صَفْحَتَهُ لِلْحَقِ هَلَکَ) تفسیر دیگری ذکر کردهاند و آن این که هرکس در میان مردم نادان به دفاع از حق برخیزد و برای حمایت از آن قد علم کند خود را به خطر میافکند و در معرض خشم جاهلان قرار میگیرد.
این سخن گرچه یک واقعیّت است ولی نمیتواند تفسیر جمله فوق باشد؛ زیرا نه با جملههای قبل که سخن از مدّعیان باطل میگوید سازگار است و نه با جمله بعد که درباره افراد جاهل ناآگاه به ارزش خود بحث میکند.
سرانجام امام (علیه السلام) در پایان این سخن و در ارتباط با مسائل مربوط به امامت و حکومت که در بخشهای گذشته آمد، چند پند و اندرز به عموم مردم میدهد که اگر به آن عمل کنند میتوانند از چنگال نفاق افکنان و مدّعیان باطل و غوغاسالاران رهایی یابند.
نخست دعوت به تقوا و پرهیزکاری میکند که شالوده و اساس هر حرکت سالم و عمل پاک است؛ میفرماید: «درختی که در سرزمین تقوا نشانده شود هرگز نابودی نمیپذیرد، و بذر و زراعتی که در سرزمین تقوا پاشیده شود هرگز تشنه نمیگردد!» (لایَهْلِکُ عَلَی التَقْوی سِنْخُ(۸) اَصْل، وَ لا یَظْمَاُ عَلَیْها زَرْعُ قَوْم).
در واقع امام (علیه السلام) در این گفتار پرمعنا، تقوا را به سرزمین مستعد پربار پر آبی تشبیه میکند که نه ریشه درختان در آن خشک میشود و نه بذر و زراعت در آن از تشنگی میمیرد؛ خاکی پر حاصل و نرم و نهرهایی روان پر آب دارد که زمینه را برای پرورش گلها و گیاهان و میوههای اعمال صالح و فضایل انسانی فراهم میکند. در حقیقت تمام اعمال همچون بذر و دانه است، باید در سرزمین مستعدّی پاشیده شود و به طور منظم آبیاری گردد؛ این زمین و آب چیزی جز تقوا نیست!
در دوّمین اندرز خود میفرماید: «در خانههای خود پنهان شوید (و در دسته بندیهای منافقان و تفرقه اندازان شرکت نجویید)» (فَاسْتَتِرُوا فی بُیُوتِکُمْ).
زیرا امام (علیه السلام) با چشم حقیقت بین خود میدید که حکومت او عرصه را بر کسانی که بیت المال را در عصر عثمان غارت کردند و ظلم و بیعدالتی را در جهان اسلام گسترش دادند تنگ خواهد کرد و آنها ساکت نخواهند ماند و گروهی همانند خود یا از مردم نادان را گِرد خویش جمع میکنند؛ به یقین سیاهی چنین لشکری شدن گناه است و درست در این موقع است که باید در خانه نشست به هنگام کار و جهاد! و به گفته بعضی از شارحان نهج البلاغه، هنگامی که داد و فریاد به زیان جامعه است؛ سکون و سکوت بهترین حرکت است.
در سوّمین اندرز، برای ایجاد وحدت در میان صفوف طرفداران حق و جلوگیری از هرگونه تفرقه و نفاق و در هم شکستن صفوف اهل باطل با نیروی اتّحاد، میافزاید: «در اصلاح میان خود بکوشید (و مردم را با هم آشتی دهید و صفوف خود را در برابر آنان متّحد سازید!)» (وَاَصْلِحُوا ذاتَ بَیْنِکُمْ).
سرانجام در چهارمین و آخرین نصیحت، به کسانی که قبلا لغزشهایی داشتهاند و در حکومت پیشین گرفتار خطاهایی شدهاند و وجدانشان از این جهت ناراحت است دستور میدهد که با آب توبه، لکّههای گناه را از دامان خویش بشویند! میفرماید: «توبه پیش روی شما و در دسترستان است! (به آن چنگ زنید و در سایه آن قرار گیرید)» (وَالتَوْبَةُ مِنْ وَرائِکُمْ(۹) ).
برای تکمیل این سخن میفرماید: «هیچ ستایشگری جز خدا را نباید ستایش کرد و در گناه و خطا جز خویشتن را نباید سرزنش کرد!» (وَ لا یَحْمَدْ حامِد اِلاّ رَبَهُ، وَ لا یَلُمْ لائِم اِلاّ نَفْسَهُ).
اشاره به این که تمام نعمتها از سوی خداست و هر توفیق و سعادتی نصیب انسان میشود از برکات الطاف خفیّه و جلیّه اوست. بنابراین نباید به هنگام اطاعت مغرور شوید! و هر خطا و گناهی سر میزند به خاطر کوتاهیهای شماست! جز خویشتن را ملامت نکنید و گناهان خویش را به گردن این و آن، یا به گردن قضا و قدر نیفکنید! سعی کنید با آب توبه همه آنها را بشویید!
انتهای خبر/
درباره نویسنده
نظرات:
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!
- عدالتمحوری، میراث ماندگار شهید رئیسی
- احیای هپکو میراث جاودانه شهید رئیسی
- ورود سامانه جدید بارشی به کشور
- اشتغالزایی برای ۳۰ نفر در فراهان
- شهید رئیسی سرمایه اجتماعی نظام را تقویت کرد
- وداعی ماندگار با شهید خدمت
- مردمداری رمز محبوبیت شهید رئیسی
- مدیر شعب بانک کشاورزی استان مرکزی معرفی شد
- «نجمه غفاری» صدای توانیابان در عرصه آموزش
- «خلیج فارس» در اسناد تاریخی معتبر ثبت است
- مراسم بزرگداشت اولین سالگرد شهید جمهور در اراک
- پیگیری مطالبات مردمی از وظایف روابط عمومیها است
- افتتاح پل سنجان میراث شهید رئیسی
- جشن ازدواج آسان ۱۱۴ زوج اراکی
- مصرف تا سقف الگو یارانهای است
- سردرگمی دانشآموزان اراکی از تغییر ساعت کار مدارس
- افتتاح فاز اول آزادراه کنارگذر اراک
- اجرای سرود «دختران سلیمانی»
- تشکیل زنجیره انسانی مقابل مرکز هستهای اراک
- اجرای کُند قوانین حمایت از جوانی جمعیت
آخرین اخبار
- بهرهبرداری از یک واحد تولیدی در داودآباد
- اعزام ۱۰ هزار زائر استان مرکزی به تهران
- تکمیل فاز چهارم بیمارستان خوانساری تا پایان سال
- اندیشه امام (ره) مسیر عدالت را روشن کرد
- واگذاری باشگاه آلومینیوم قابل پذیرش نیست
- بازار اراک تلفیق فرهنگ و اقتصاد
- بلوفهای سیاسی آمریکا کهنه شده است
- تیم ملی کار سختی در آسیا دارد
- حق رای ایران در فائو احیا شد
- هوای گرم در اکثر نقاط کشور تداوم دارد
- آغاز عملیات اجرایی 2 نیروگاه خورشیدی در آشتیان
- استقبال از کاروان دوی امدادی در تفرش
- پشت پرده ذهن آمریکاییها دنبال چیز دیگری است
- امام باقر (ع) پایهگذار مکتب علمی شیعه شد
- بدترین مردم
- امام (ره) معمار تمدن نوین اسلامی بود
- امر به معروف را ادامه دهید
- سوره «الشمس» آیه 1 تا ۲۰
- مردم فراهان به استقبال یاران خمینی آمدند
- حضور کاروان «زائران خمینی» در فراهان
- خودکفایی آرمان مکتب امام خمینی (ره)
- خروج ایرالکو از شهر، تهدیدی برای اشتغال!
- ۳۶ گروه ناظر ذبح دام روز عید قربان
- پایش زیستمحیطی ایرالکو در شعاع ۱۰ کیلومتری
- هدررفت انرژی در ساختمانها چالشی برای اقتصاد ملی
- ثبتنام سرویس مدارس در سامانه سپند آغاز شد
- واگذاری زمین برای احداث 6500 مگاوات نیروگاه خورشیدی
- ایران گرمتر شده است
- ترامپ تاجر است، دیپلمات که نیست
- هوشمندسازی نظام مالیاتی، راهکاری برای رشد اقتصادی
- مشاهده بیشتر