دیار آفتاب گزارش میدهد؛
پایتخت صنعت ایران، نیازمند رسانهای در قامت توسعه
استان مرکزی، قلب تپنده صنعت ایران، برای حفظ جایگاه خود نیازمند رسانهای است که فراتر از خبر عمل کرده و به موتور اعتماد، امید و توسعه ملی در فضای تولید تبدیل شود.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگپاه خبری تحلیلی «دیار آفتاب» استان مرکزی، با دارا بودن بیش از 3 هزار واحد صنعتی بزرگ و کوچک، از کارخانههای مادر تخصصی در اراک تا واحدهای تولیدی در ساوه، خمین و شازند، به عنوان پایتخت صنعت ایران شناخته میشود. این استان نه تنها نقطه اتصال زنجیرههای تولید ملی است، بلکه نقشی حیاتی در تأمین نیازهای صنایع راهبردی کشور ایفا میکند. از تولید تجهیزات سنگین و ماشینسازی گرفته تا صنایع پتروشیمی و غذایی، ظرفیتهای گستردهای در این استان شکل گرفته که هرکدام ستونهایی از اقتصاد ایران هستند.
اما در این میان، یک حلقه کمتر دیدهشده و گاه مغفول، نقش رسانهها در تقویت صنعت، فرهنگ تولید و مطالبهگری اقتصادی است. پیوند رسانه و صنعت، تنها در اطلاعرسانی خلاصه نمیشود؛ بلکه به مثابه یک رابطه راهبردی میان آگاهی عمومی، اعتماد اجتماعی و پیشرفت اقتصادی تعریف میشود. در شرایطی که کشور در مسیر توسعه متوازن و دانشبنیان گام برمیدارد، اهمیت این پیوند برای استان مرکزی دوچندان است.
این گزارش تلاش داریم از زاویهای تازه، نسبت میان رسانه و صنعت را در استان مرکزی بررسی کند، نقش جریان اطلاعرسانی را در معرفی ظرفیتهای صنعتی تبیین نماید و راهکارهایی برای تقویت همکاری میان نهادهای رسانهای و صنعتی ارائه دهد.
سیمای صنعت در استان مرکزی
استان مرکزی از ابتدای شکلگیری با هویت کارخانهای و صنعتی شناخته شده است. شهر اراک نماد این تاریخ صنعتی است؛ جایی که از دهههای پیش، کارخانههایی چون آلومینیوم، ماشینسازی، آذرآب و هپکو پایهگذار صنعتی شدن ایران بودند. این روند بعدها در شهرستانهایی چون ساوه، زرندیه، محلات و خمین ادامه یافت، تا چهره استان مرکزی به یکی از قطبهای اصلی تولید کشور تبدیل شود.
۳ هزار واحد صنعتی کوچک و بزرگ در سطح استان فعالاند؛ برخی در گستره صنایع سنگین، برخی در حوزه فلزات، مواد غذایی، دارویی و شیمیایی. این حجم تولید، علاوه بر اشتغال مستقیم هزاران نفر، اقتصاد این منطقه را به پیشران صادرات غیرنفتی تبدیل کرده است. با این حال، بهرغم این ظرفیت عظیم، بسیاری از دستاوردهای این صنایع، در فضای رسانهای داخلی کمتر معرفی میشود.
اینجاست که نقش رسانه به مثابه پلی میان صنعت و افکار عمومی شکل جدیتری به خود میگیرد. صنعتی که دیده نشود، در ذهن جامعه جای نمیگیرد و بدون شناخت اجتماعی، راهی برای جذب سرمایه و فناوری نخواهد داشت.
رسانه و بازنمایی چهره صنعت
در دنیای امروز، یکی از مولفههای قدرت صنعتی، قدرت ارتباطی و رسانهای آن است. رسانهها با روایت موفقیتها، چالشها و ظرفیتها، تصویر عمومی از صنعت را میسازند. این تصویر اگر دقیق، شفاف و مبتنی بر واقعیت باشد، میتواند اعتماد عمومی را افزایش دهد، سرمایهگذاران را جذب کند و مسیر انتقال فناوری را تسهیل نماید.
در استان مرکزی، هنوز بخش قابل توجهی از صنایع بزرگ و متوسط در سایه سکوت اطلاعرسانی فعالیت میکنند. بسیاری از مردم حتی از وجود برخی واحدهای تولیدی با فناوری بالا اطلاعی ندارند. نبود برنامههای منظم رسانهای برای معرفی صنعت، باعث شده جایگاه استان در ذهن افکار عمومی کشور کمتر از ظرفیت واقعی آن باشد.
رسانه میتواند نقشی دووجهی ایفا کند: از یکسو مدافع صنعت و از سوی دیگر دیدهبان عملکرد آن. دفاع از صنعت یعنی روایت تلاش کارگران و مهندسانی که چرخ تولید را میگردانند، و دیدهبانی یعنی مطالبه برای ارتقای استانداردها، محیطزیست و بهرهوری. این دو نقش اگر بهصورت حرفهای تلفیق شوند، به صنعتی سالم، پویا و مورد اعتماد منجر خواهند شد.
ضرورت گفتگو بین رسانه و بخش تولید
رسانه زمانی اثرگذار میشود که به گفتگو بدل گردد. ارتباط یکسویه و صرفاً تبلیغی، در نهایت به بیاعتمادی و خستگی مخاطب منجر میشود. صنایع و رسانهها باید گفتگویی مستمر و دوطرفه داشته باشند؛ از معرفی محصولات جدید، تا نقد فرایندهای تولید، و از انعکاس مشکلات نیروی انسانی تا تحلیل روندهای بازار.
در استان مرکزی، اگر میان خبرنگاران اقتصادی و مدیران صنعتی همافزایی و اعتماد ایجاد شود، نتایج آن بهصورت مستقیم در رشد برندهای صنعتی محلی دیده میشود. بسیاری از شرکتهای موفق جهانی، با اتکا به تیمهای ارتباطات رسانهای حرفهای، توانستهاند جایگاه برند خود را در بازارهای بینالمللی تثبیت کنند.
در این مسیر، آموزش رسانهای برای مدیران صنعتی نیز ضروری است؛ چرا که نحوه مواجهه آنان با رسانه، تعیینکننده چگونگی شکلگیری افکار عمومی نسبت به صنعت است.
رسانههای محلی؛ حلقه مغفول توسعه صنعتی
در استان مرکزی، رسانههای محلی همچون خبرگزاریها، روزنامهها و پایگاههای خبری، ستون اصلی ارتباط میان صنایع و جامعه هستند. این رسانهها، هم نسبت به دیگر مناطق کشور به واحدهای صنعتی نزدیکترند و هم توانایی بالاتری برای روایت انسانیتر از صنعت دارند.
اما محدودیت منابع، کمبود خبرنگاران تخصصی در حوزه صنعت، و گاه نبود استراتژی رسانهای در صنایع بزرگ، دسترسی رسانههای محلی به اطلاعات و فرصتهای خبری را محدود کرده است. نتیجه آن، کمرنگ بودن اخبار صنعتی در میان مطالب عمومی روز است.
تقویت رسانههای صنعتی نیازمند حمایت هدفمند از خبرنگاران تخصصی و ایجاد واحدهای روابطعمومی توانمند در خود کارخانههاست تا اطلاعات صحیح و بهروز در اختیار رسانه قرار گیرد. رسانه صنعتی، بهجای انتشار اخبار خشک تولید، باید داستان انسانهایی را روایت کند که پشت ماشینها، خطوط تولید و پروژهها، زندگی روزمره خویش را با آرمان توسعه ملی گره زدهاند.
نقش رسانه در فرهنگسازی و بازگرداندن اعتماد به صنعت
در برخی دورهها، مشکلات اقتصادی یا مدیریتی در صنایع بزرگ کشور، نگاه عمومی به صنعت را تضعیف کرده است. گاهی کارخانهها تنها با تیترهایی از تعطیلی یا بحران اقتصادی در رسانهها معرفی میشوند. این روند، در بلندمدت، تصویر نادرستی از بخش تولید در ذهن مردم ایجاد میکند.
رسانه باید بتواند تعادل میان نقد و امید را برقرار کند. نشان دهد که صنعت، زنده و پویاست؛ با بحران میجنگد و هنوز هزاران کارگر و مهندس با عشق کار میکنند تا چرخ کشور بچرخد. روایت امید، همان چیزی است که میتواند اعتماد دوباره را به بدنه تولید بازگرداند.
در استان مرکزی، با سابقه طولانی در تولید تجهیزات صنعتی، رسانهها میتوانند نقش مؤثری در افزایش افتخار عمومی نسبت به «هویت صنعتی» مردم اراک و استان ایفا کنند. صنعتی که شهر را ساخته، باید در زبان و فرهنگ مردم زنده بماند.
رسانه و سرمایهگذاری صنعتی
یکی از کارکردهای مستقیم رسانه در حوزه صنعت، جذب سرمایه داخلی و خارجی است. وقتی تصویری روشن، منسجم و حرفهای از وضعیت تولید و ثبات منطقه در رسانهها ارائه شود، سرمایهگذار با اعتماد بیشتری به آن منطقه وارد میشود.
در استان مرکزی، بسیاری از واحدهای صنعتی از پتانسیل رشد بالایی برخوردارند اما به دلیل فقدان بازاریابی رسانهای و ارتباطات عمومی مناسب، همچنان ناشناخته ماندهاند. رسانه میتواند با تولید گزارشهای تحلیلی، مستندهای صنعتی و نمایش روندهای توسعه، نگاه مثبت سرمایهگذاران و نهادهای تصمیمگیر را جلب کند.
از سوی دیگر، انتشار اخبار موفقیتهای صنعتی، بر ذهن مدیران ملی نیز تأثیرگذار است؛ زیرا استانهایی که بتوانند خود را از نظر رسانهای پویا نشان دهند، سهم بیشتری از سیاستهای حمایتی ملی دریافت خواهند کرد.
ارتباط دانشگاهها، رسانه و صنعت
یکی از مسیرهای مؤثر در پیوند پایدار رسانه و صنعت، حضور دانشگاههای استان مرکزی در این تعامل است. دانشگاه صنعتی اراک، دانشگاه محقق اردبیلی و سایر مراکز علمی استان میتوانند بستر مناسبی برای همکاری میان دانش رسانه و فناوری تولید باشند.
راهاندازی «مرکز مطالعات رسانه و صنعت» در اراک یا ساوه، میتواند الگویی جدید برای رصد روندهای اطلاعرسانی و طراحی محتوای آموزشی برای خبرنگاران اقتصادی باشد. از سوی دیگر، صنایع نیز باید بخشی از فعالیتهای پژوهشی خود را به حوزه ارتباطات و تصویر عمومی اختصاص دهند.
این همکاری سهجانبه دانشگاه، صنعت و رسانه موجب شکلگیری اکوسیستمی میشود که در آن تصمیمات صنعتی بر پایه تحلیل افکار عمومی، نتایج اجتماعی و ارتباطات شفاف اتخاذ میشود.
رسانه صنعتی در عصر دیجیتال
در دهه اخیر، فضای دیجیتال و شبکههای اجتماعی موجب دگرگونی گسترده در نحوه انتشار اخبار صنعتی شدهاند. مدیران واحدهای تولیدی با بهرهگیری از ابزارهایی چون وبسایتها، صفحات رسمی در شبکههای اجتماعی و پخش زنده از خطوط تولید، میتوانند مستقیم با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند.
در استان مرکزی، تبدیل این ظرفیت دیجیتال به ابزار کارآمد معرفی صنعت، هنوز در مراحل ابتدایی است. بسیاری از کارخانههای بزرگ فاقد حضور مؤثر در رسانههای اجتماعی و گروههای خبری هستند. در حالی که در عصر ارتباطات فوری، تصویر آنلاین یک کارخانه میتواند نقش کلیدی در جذب مشتری، نیروی کار و حتی اعتماد عمومی ایفا کند.
برگزاری دورههای آموزشی برای روابطعمومیهای صنعتی، تولید محتوای چندرسانهای و توسعه پلتفرمهای خبری صنعتی از راهکارهای حیاتی برای ورود صنعت مرکزی به دنیای ارتباطات دیجیتال است.
چالشها و کاستیها
با وجود تأکید بر ضرورت رسانهسازی صنعتی، موانعی جدی بر سر راه این پیوند وجود دارد:
1. نبود خبرنگاران متخصص در حوزه اقتصاد و فناوری صنعتی.
2. ضعف روابط عمومی بسیاری از کارخانهها در تولید محتوا و ارائه اطلاعات شفاف.
3. تمرکز رسانهها بر مسائل سیاسی روز و کمتوجهی به اقتصاد تولیدمحور.
4. محدودیت بودجه تبلیغاتی در واحدهای کوچک و متوسط صنعتی.
5. فقدان هماهنگی میان نهادهای صنعتی و رسانهای در سطح استان.
غلبه بر این چالشها، نیازمند سیاستگذاری جدید است؛ سیاستی که رسانه را نه به عنوان ضمیمه روابط عمومی، بلکه شریک راهبردی صنعت تعریف کند.
برای آنکه پیوند رسانه و صنعت در استان مرکزی به ثمر برسد، باید گامهایی عملی برداشته شود. برخی پیشنهادهای راهبردی عبارتاند از:
ایجاد کارگروه مشترک رسانه و صنعت زیر نظر استانداری مرکزی با حضور مدیران کارخانههای بزرگ و نمایندگان رسانههای محلی.
- برگزاری جشنواره سالانه رسانه و تولید برای تقدیر از خبرنگاران و روابطعمومیهای صنعتی فعال.
- راهاندازی پایگاه داده صنعتی استان با اطلاعات قابلدسترس برای رسانهها جهت تسهیل گزارشنویسی و تحلیل.
- توسعه مستندسازی صنعتی برای معرفی تاریخ و افتخارات تولید در استان مرکزی، از کارخانههای قدیمی تا واحدهای دانشبنیان جدید.
- تشکیل شبکه خبرنگاران تخصصی صنعت و اقتصاد استان جهت هماهنگی و آموزش مستمر.
- تدوین استانداردهای حرفهای اطلاعرسانی صنعتی تا هم جلوی بزرگنماییهای تبلیغاتی گرفته شود، هم اطلاعات فنی به روش قابلدرک معرفی گردد.
با اجرای چنین برنامههایی، رسانهها خواهند توانست نه تنها خبر تولید را منتشر کنند، بلکه روایت توسعه را بنویسند.
به گزارش دیار آفتاب؛ استان مرکزی با عنوان «پایتخت صنعت ایران»، ظرفیتی دارد که فراتر از تولید فیزیکی است؛ اینجا مرکز شکلگیری فرهنگ صنعتی ایران است. اما برای حفظ و رشد این جایگاه، نیازمند حضور فعال رسانه در کنار صنعت است. رسانه میتواند واقعیتهای تولید را به زبان مردم ترجمه کند، امید را به فضای اقتصاد بازگرداند و روند توسعه را تسریع نماید.
پیوند میان صنعت و رسانه، نه صرفاً تعهد خبری، بلکه نوعی سرمایه اجتماعی است. هر کارخانهای که بتواند در ذهن جامعه تصویری روشن و انسانی از خود بسازد، ضامن پایداریاش را فراهم کرده است. در نهایت، صنعتی که «شنیده شود»، دوام میآورد و رسانهای که «به زبان تولید سخن بگوید»، موتور اصلی توسعه در پایتخت صنعت ایران خواهد بود.
انتهای خبر/
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!