یادداشت؛
نجات آب، نیازمند مشارکت همگانی است
بحران کمآبی در ایران به نقطهای رسیده که دیگر نمیتوان آن را با تصمیمات مقطعی مهار کرد. نجات منابع آبی تنها زمانی ممکن است که تغییر رفتار مصرفی، آموزش عمومی و مشارکت آگاهانه مردم در همه سطوح جامعه به یک اولویت ملی تبدیل شود.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «دیار آفتاب» محمدرضا داودآبادی فعال رسانهای استان مرکزی در یادداشتی نوشت: بحران کمآبی در ایران ریشه در ترکیبی از عوامل طبیعی و مدیریتی دارد، ساختارهای زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی کشور را به طور جدی به چالش کشیده است. ایران که در کمربند خشک و نیمهخشک جهان قرار دارد، همواره با محدودیتهای ذاتی منابع آب مواجه بوده است، اما سوءمدیریت دهههای اخیر و تشدید اثرات تغییرات اقلیمی، این چالش را به یک وضعیت اضطراری تبدیل کرده است.
آمارها حاکی از کاهش شدید ذخایر سدهای حیاتی و افت پیوسته سطح سفرههای زیرزمینی در اکثر نقاط، بهویژه کلانشهرها است. این وضعیت، نتیجه تعامل چندین عامل مخرب است که در دهههای گذشته، بدون توجه کافی به ظرفیتهای اکولوژیک کشور، بر کشور تحمیل شدهاند.
بحران آب در ایران ریشه در سه عامل اصلی رشد جمعیت و توسعه شهری افسارگسیخته، تغییرات اقلیمی شتابان و الگوی مصرف غیرمسئولانه دارد.
رشد جمعیت و تمرکز بیش از حد آن در مراکز شهری، فشار مضاعفی بر منابع محدود آب آشامیدنی و کشاورزی وارد کرده است. توسعه نامتوازن شهری که اغلب با نادیده گرفتن محدودیتهای منابع آبی منطقه صورت پذیرفته، موجب شده است تا تقاضا برای آب از توان تأمین منابع فراتر رود. این امر، برنامهریزیهای شهری را در معرض شکست قرار داده و شکاف عمیقی میان نیاز و توان ایجاد کرده است.
از سوی دیگر، تغییرات اقلیمی، که نمود آن در افزایش دما، کاهش بارندگیهای مؤثر و طولانی شدن دورههای خشکسالی است، توان سیستمهای طبیعی برای جبران برداشتها را از بین برده است. در نتیجه، منابع آبی تجدیدناپذیر مانند آبخوانها و سفرههای زیرزمینی، با سرعتی نگرانکننده در حال تخلیه شدن هستند که پیامد مستقیم آن، پدیده فرونشست زمین و از بین رفتن زمینهای کشاورزی است.
در مواجهه با این تهدید فراگیر، راهکارهای سنتی صرفاً برای مدیریت «بحران» کفایت نمیکنند؛ ما نیازمند یک دگرگونی بنیادین در نگرش و رفتار هستیم. اقدامات کوتاهمدت معمولاً شامل مدیریت جیرهبندی، افزایش قیمت آب یا حفر چاههای عمیقتر است که خود تشدیدکننده معضل در بلندمدت هستند.
راهکار اصلی و استراتژیک، در گرو اجرای مؤثر چهار محور بنیادین است که باید به صورت یکپارچه و جدی دنبال شوند:
۱. تغییر رفتار و آموزش عملی: آموزش باید از سطح تئوری به سوی مهارتهای عملی مصرف بهینه تغییر یابد. این امر مستلزم بازنگری در کتب درسی، آموزش شیوههای آبیاری نوین در بخش کشاورزی و ترویج تجهیزات کممصرف در مصارف خانگی است. هر شهروند باید بیاموزد که چگونه در چرخه مصرف آب نقش فعال و مسئولانهای ایفا کند.
۲. آگاهیبخشی و هشدار مستمر: باید با استفاده از تمامی ظرفیتهای رسانهای، هشدارهای مربوط به وضعیت منابع آبی به صورت شفاف و مستمر به اطلاع عموم برسد. پنهانکاری یا کماهمیت جلوه دادن وضعیت، تنها به تعویق انداختن پاسخگویی منجر میشود.
۳. مشارکت اجتماعی و مطالبهگری: مدیریت آب نباید صرفاً یک فرآیند دولتی تلقی شود. تشویق جوامع محلی، سازمانهای مردمنهاد و شوراهای شهری برای مشارکت در پروژههای آبخیزداری، نظارت بر مصرف آب در بخشهای مختلف و مطالبهگری از مدیران برای اجرای قوانین، حیاتی است.
۴. فرهنگسازی و احساس مسئولیت جمعی: مهمترین گام، درونیسازی مفهوم «آب بهعنوان سرمایه ملی» است. آب دیگر نباید صرفاً به عنوان یک کالای ارزان قیمت و نامحدود تلقی شود، بلکه باید به مثابه ذخیره استراتژیکی دیده شود که بقای نسلهای آینده به حفظ آن وابسته است. این تغییر فرهنگی، لازمه هرگونه موفقیت در حوزه مدیریت منابع آب است.
در نهایت، عبور از این بحران نیازمند شجاعت مدیریتی برای اجرای سیاستهای دشوار در کوتاهمدت و تعهد ملی برای سرمایهگذاری در زیرساختها و فرهنگسازی در بلندمدت است. بیتوجهی به این هشدارهای جدی، اقتصاد و امنیت زیستمحیطی ایران را در معرض مخاطراتی جبرانناپذیر قرار خواهد داد.
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!