رسول اکرم (ص‌): کمال عقل پس از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم است
یک کارشناس مسائل سیاسی استان مرکزی:

ایران با ضربات سهمگین دشمن را زمین زد

یک کارشناس مسائل سیاسی استان مرکزی گفت: حمله صهیونیستی-آمریکایی به ایران با اهدافی چون تجزیه کشور و تسلیم نظام، با مقاومت ایران شکست خورد و رژیم صهیونیستی در جنگ ۱۲ روزه متحمل خسارت‌های سنگین شد.

به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «دیار آفتاب» حمله ترکیبی رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران نه تنها چندلایه و پیچیده بود بلکه اهدافی فراتر از ضربه نظامی داشت. تضعیف ساختار سیاسی، فشار روانی، تحمیل هزینه‌های اقتصادی و تغییر نظم منطقه‌ای، همه در برنامه‌ریزی‌های دشمن لحاظ شده بود. با این حال، مقاومت و آمادگی جمهوری اسلامی ایران، به‌ویژه در حوزه دفاعی و موشکی، مانع از تحقق این اهداف شد و حتی توانست ضربات سنگینی به طرف مقابل وارد کند.

نکته قابل توجه در این تقابل، نقش‌آفرینی استراتژیک ایران در مدیریت بحران و حفظ انسجام داخلی بود. بر خلاف انتظار دشمن که تصور می‌کرد فشار نظامی و رسانه‌ای می‌تواند شکاف اجتماعی ایجاد کند، جمهوری اسلامی با افزایش اقتدار سیاسی و تقویت دفاعی، نه‌ تنها از مواضع خود عقب‌نشینی نکرد بلکه توانست پاسخ کوبنده‌ای به تجاوزات بدهد. این مسئله نشان می‌دهد که توازن قدرت در منطقه به سمت پیچیدگی‌های جدیدی تغییر یافته و مقابله با ایران نیازمند رویکردی فراتر از جنگ سخت است. در این رابطه با سلیمان دلیریان به گفتگو پرداختیم که در ادامه به شرح آن می‌پردازیم.

دیار آفتاب: چرا رژیم صهیونیستی با حمایت آمریکا، پروژه‌ای چند لایه علیه جمهوری اسلامی ایران طراحی کرد؟

دلیریان: اهداف استراتژیک و کلان حمله ترکیبی رژیم صهیونیستی و آمریکا به ایران، با حمایت کامل اروپا، کاملاً روشن و چند لایه بود. اولین هدف اعلام‌ شده، تجزیه و خرد کردن ایران به اجزای کوچک‌تر بود؛ هدفی که برای تضعیف ساختار حاکمیت و نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه طراحی شده بود و در رسانه‌های غربی هم علناً بیان شد.

دومین هدف این محور، تسلیم کامل جمهوری اسلامی در برابر غرب بود. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، بارها از لزوم این تسلیم سخن گفت. او ایران را «تهدید اصلی» برای نظم جهانی معرفی می‌کرد و خواهان تسلیم بدون قید و شرط در موضوعات هسته‌ای و منطقه‌ای بود. اما این هدف نیز عملی نشد.

هدف سوم از این حمله، مهار تهدید ایران علیه موجودیت رژیم صهیونیستی بود. رژیم صهیونیستی، ایران را اصلی‌ترین تهدید راهبردی می‌داند و حفظ بقای خود را در گرو تضعیف قدرت نظامی ایران تلقی می‌کند. این رژیم، عملاً نقش پایگاه غرب در منطقه را دارد و برای حفظ آن، غرب وارد این تقابل شد.

چهارمین هدف غرب و رژیم صهیونیستی، شکل‌دهی به منطقه‌ای نوین در غرب آسیا بود؛ پروژه‌ای که سال‌هاست آمریکا و متحدانش برای آن سرمایه‌گذاری کرده‌اند. این پروژه در پی ساخت نظمی است که ایران در آن حذف یا منزوی شود. اما تقابل اخیر نشان داد که این رؤیا نیز فعلاً دور از دسترس است.

دیار آفتاب: چرا ساختار دفاعی و سیاسی جمهوری اسلامی از این حمله چند لایه آسیبی ندید؟

دلیریان: پنجمین هدف حمله، از کار انداختن توان موشکی، پهپادی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران بود. اما حملات دقیق و غافلگیرکننده ایران، نشان داد این توان نه‌ تنها حفظ شده بلکه ارتقاء یافته است. توان نظامی ایران نقشی اساسی در ناکامی اهداف غرب ایفا کرد و بازدارندگی مؤثری را ایجاد نمود.

ششمین هدف، براندازی نظام یا حداقل تغییر رفتار جمهوری اسلامی در مذاکرات، به‌ویژه درباره برنامه هسته‌ای بود. غرب انتظار داشت که با اعمال فشار نظامی، ایران در مذاکرات عقب‌نشینی کند. اما نتیجه برعکس شد؛ موضع ایران مستحکم‌تر و اقتدارش در میز مذاکره بیشتر شد.

هفتمین هدف تحریک بدنه اجتماعی ناراضی در داخل کشور و تلاش برای ایجاد شکاف میان مردم و نظام از طریق ایجاد آشوب و اعتراضات خیابانی بود. آن‌ها تصور می‌کردند حمله نظامی می‌تواند بستری برای اعتراضات گسترده شود. اما این نقشه نیز با شکست کامل مواجه شد.

در مقابل، ایران توانست نه‌ تنها اهداف دشمن را خنثی کند، بلکه ضربات شدیدی هم وارد نماید. موشک‌باران سرزمین‌های اشغالی و هدف قرار دادن پایگاه‌های آمریکایی، بخشی از این پاسخ قاطع بود. بایکوت رسانه‌ای غرب مانع انتشار گسترده این موفقیت‌ها شد، اما شواهد زیادی به بیرون درز کرد.

دیار آفتاب: واکنش نظامی ایران چگونه توانست طرح‌های پرهزینه رژیم صهیونیستی را با شکست کامل مواجه کند؟

با وجود سکوت رسانه‌ای سنگین، تصاویر و ویدیوهایی از خسارات سنگین در سرزمین‌های اشغالی منتشر شد که گویای حجم بالای تلفات و تخریب‌ها بود. انتشار این تصاویر، حتی از منابع غیررسمی، حاکی از موفقیت عملیات نظامی ایران در ضربه به اهداف کلیدی دشمن است.

یکی از مهم‌ترین پیامدهای این درگیری، تحمیل هزینه‌های هنگفت بر رژیم صهیونیستی بود. مقامات این رژیم مانند آویگدور لیبرمن اذعان کردند که هزینه‌های جنگ با ایران میلیاردها دلار فراتر از پیش‌بینی‌ها بوده و بخش قابل‌توجهی از بودجه نظامی مصرف شده است.

زیرساخت‌های اقتصادی رژیم صهیونیستی نیز آسیب جدی دید. برخی پالایشگاه‌ها، از جمله حیفا، دچار حریق و آسیب شدید شدند و تعمیر آن‌ها ماه‌ها زمان خواهد برد. این موضوع منجر به اختلال در تأمین انرژی داخلی رژیم و افزایش فشار بر صنایع داخلی شد.

شاخص‌های اقتصادی این رژیم نیز سقوط کردند. بورس تل‌آویو با افت چشمگیر همراه شد و ارزش سهام بسیاری از شرکت‌ها، به‌ویژه صنایع امنیتی و فناوری، کاهش یافت. این تحولات به‌وضوح نشان‌دهنده تضعیف موقعیت اقتصادی رژیم صهیونیستی پس از حملات ایران است.

دیار آفتاب: چگونه ضربات اقتصادی ایران منجر به بحران داخلی در ساختار رژیم صهیونیستی شد؟

ایران همچنین با حمله دقیق به مراکز فناورانه و اطلاعاتی، عملاً ساختار اطلاعاتی رژیم صهیونیستی را مختل کرد. یکی از مراکز کلیدی که آسیب دید، واحد 8 هزار و 200 بود؛ واحدی که در حوزه جاسوسی سایبری و اطلاعاتی فعال بود و نقش مهمی در کنترل فضای دیجیتال داشت.

افزون بر آن، رژیم صهیونیستی با یک شکست راهبردی مواجه شد. از روز چهارم درگیری، مقامات رژیم صهیونیستی به‌طور غیررسمی درخواست آتش‌بس را مطرح کردند. این موضوع به‌صورت کاملاً آشکار، بیانگر فشار سنگینی بود که از سوی جبهه مقاومت و ایران به رژیم وارد شده بود.

حمله به پایگاه العدید یکی از ضربات اساسی بود که در میانه جنگ، کمر رژیم را شکست. این عملیات ایران باعث شد دونالد ترامپ شخصاً وارد عمل شود و حتی با امیر قطر تماس بگیرد تا واسطه‌ای برای توقف حملات باشد. این رخداد یک عقب‌نشینی آشکار برای آمریکا نیز بود.

در واپسین ساعات پیش از آتش‌بس، ایران ضربه نهایی و سنگینی را وارد کرد. بسیاری تحلیل‌گران آن را بزرگ‌ترین انفجار شنیده‌شده در تل‌آویو نام نهادند. روزنامه هاآرتص نوشت: «حملات اخیر ایران، شیوه زندگی ما را غیرقابل‌تحمل کرده است. همه‌چیز فلج شده و آینده‌ای دیده نمی‌شود.»

دیار آفتاب: آیا رژیم صهیونیستی از لحاظ دفاعی و روانی، آمادگی مواجهه با یک قدرت منطقه‌ای واقعی مانند ایران را داشت؟

دلیریان: ادعای رژیم صهیونیستی در خصوص سامانه‌های دفاعی چندلایه‌ای همچون گنبد آهنین، تات و فلاخن داوود، با عملکرد ضعیف در برابر موشک‌های ایرانی زیر سؤال رفت. این سامانه‌ها نتوانستند جلوی حملات نقطه‌زن و دقیق ایران را بگیرند و تقریباً در روزهای پایانی کاملاً بی‌اثر شدند.

ایران در فازهای آخر درگیری، تعداد موشک‌ها را کاهش داد اما دقت را افزایش داد. موشک‌ها با کمترین انحراف به اهداف برخورد کردند، که نشان‌دهنده برتری اطلاعاتی و فنی ایران بود. بسیاری از کارشناسان معتقدند ایران تنها بخشی از توان موشکی خود را به‌کار گرفته بود.

در نتیجه این حملات، جامعه رژیم صهیونیستی در وضعیت اضطراری قرار گرفت. مدارس تعطیل شدند، سیستم حمل‌ و نقل عمومی فلج شد، و پناهگاه‌ها پر از مردم وحشت‌زده بود. روزنامه‌های داخلی رژیم صهیونیستی نوشتند که مردم دیگر تاب ادامه این وضعیت را ندارند و روحیه عمومی به‌شدت متزلزل شده است.

روزنامه هاآرتص به‌صراحت نوشت: «شیوه زندگی در سرزمین‌های اشغالی به‌کلی مختل شده است. ما در پناهگاه‌ها زندگی می‌کنیم، اقتصاد نابود شده، و هیچ امیدی به آینده نداریم.» این جملات گویای اثرات روانی و اجتماعی سنگین پاسخ ایران بر جامعه رژیم صهیونیستی است.

دیار آفتاب: آیا سقوط روانی جامعه صهیونیستی آغاز فروپاشی اجتماعی این رژیم خواهد بود؟

دلیریان: یکی دیگر از ضربات سنگین، هدف‌گیری مراکز نظامی، استقامت دفاعی، مراکز صنعتی و شبکه‌های جاسوسی رژیم بود. اگرچه بسیاری از این موفقیت‌ها در رسانه‌های غربی بازتاب نیافتند، اما تصاویر و گزارش‌های غیررسمی از تخریب گسترده حکایت دارند.

از سوی دیگر، موج مهاجرت معکوس از رژیم صهیونیستی شدت گرفت. منابع داخلی صهیونیستی اعلام کردند ده‌ها هزار نفر از شهروندان، خصوصاً صهیونیست‌های تابعیت‌دار آمریکا، خواستار ترک رژیم صهیونیستی شدند. این روند به‌قدری گسترده شد که مقامات مدتی خروج را محدود کردند.

نتانیاهو سعی کرد با استفاده از این وضعیت، آمریکا را به ورود مستقیم به جنگ با ایران وادار کند. او قصد داشت با استفاده از جان شهروندان آمریکایی ساکن در سرزمین‌های اشغالی، نقش «سپر انسانی» را بازی کرده و به این ترتیب حمایت نظامی رسمی آمریکا را جلب نماید.

در نهایت، نه‌ تنها رژیم صهیونیستی، بلکه کل محور غربی متشکل از بیش از ۵۰ کشور به‌ رهبری آمریکا، نتوانستند ایران را شکست دهند. در این تقابل، ایران نشان داد که هم از منظر نظامی و هم از منظر روانی و سیاسی، آماده دفاع قاطع و هوشمندانه از منافع خود است.

دیار آفتاب: اهداف ترامپ چه بود؟

دلیریان: در سطح اهداف کوتاه‌مدت، ترامپ به‌دنبال نمایش قدرت بود. تئوری «مرد دیوانه» او، با هدف اعمال فشار روانی بر ایران و جلب رضایت لابی صهیونیستی طراحی شده بود. حمله نمایشی به ایران، بیشتر جنبه تبلیغاتی داشت تا نظامی، اما بازخوردی معکوس برای آمریکا داشت.

در سطح اهداف میان‌مدت، نابودی کامل برنامه هسته‌ای ایران هدف‌گذاری شده بود. آمریکا به دنبال آن بود که با ضربه نظامی، پرونده هسته‌ای ایران را به‌طور کامل مختومه کند. اما با پایداری سیستم و زیرساخت‌های بومی‌شده، این هدف نیز محقق نشد.

در بلندمدت، فروپاشی کامل نظام سیاسی جمهوری اسلامی، رؤیای اصلی واشنگتن بود. آن‌ها تصور می‌کردند با یک فشار همه‌جانبه، نظام را به‌ زانو درمی‌آورند. اما انسجام داخلی، کارآمدی سیستم دفاعی و مشروعیت مردمی، این توهم را نقش بر آب کرد.

دیار آفتاب: کدام گزینه‌های راهبردی در اختیار ایران در صورت تکرار تجاوز، بتواند موازنه را تغییر دهد؟

دلیریان: ایران اما برگ‌های مهمی برای آینده دارد. اولین و مهم‌ترین آن، بستن تنگه هرمز است. بیش از ۲۰ میلیون بشکه نفت خام روزانه از این تنگه عبور می‌کند. هرگونه اختلال در این مسیر، بازار جهانی نفت را شوکه خواهد کرد. تحلیلگران پیش‌بینی کرده‌اند که قیمت نفت می‌تواند به ۱۸۰ دلار برسد.

دومین ظرفیت راهبردی ایران، استفاده از کل محور مقاومت است. در نبرد اخیر، ایران از تمام این ظرفیت استفاده نکرد. حزب‌الله لبنان، انصارالله یمن، حشدالشعبی عراق و دیگر گروه‌های مقاومت هنوز وارد صحنه نشده بودند. این توان پنهان، ضریب بازدارندگی ایران را افزایش می‌دهد.

سوم، استفاده فقط از بخشی از توان نظامی ایران بود. در نبرد اخیر، تنها حدود ۳۰ درصد از ظرفیت‌های دفاعی و تهاجمی کشور به‌کار گرفته شد. ارتش جمهوری اسلامی، که نقش مستقیمی نداشت، در صورت نیاز می‌تواند به‌عنوان نیروی مکمل وارد عمل شود و موازنه را کاملاً تغییر دهد.

چهارمین گزینه مهم ایران، خروج فوری از معاهده NPT و پایان همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است. باتوجه به رفتار دوگانه و غیرفنی مدیرکل آژانس، خروج از این نهاد می‌تواند ابزاری برای فشار دیپلماتیک و فنی به غرب در سناریوهای آینده باشد.

توانمندی‌های ایران، صرفاً به عرصه نظامی محدود نمی‌شود. حفظ دانش هسته‌ای بومی، روحیه شهادت‌طلبی مردم، تجربه‌های دیپلماتیک و دفاعی اخیر و اتحاد با کشورهای هم‌پیمان آسیایی همچون چین، روسیه، پاکستان و کره شمالی، همگی دستاوردهای راهبردی مهمی هستند.

در نهایت، غافلگیری دشمن درس بزرگی بود. مذاکرات هرچند تاکتیکی هستند، اما ایران نشان داد هر لحظه آماده پاسخ و دفاع است. هوشیاری راهبردی و آمادگی برای مقابله با هر سناریو، بزرگ‌ترین درس این نبرد بود. جنگ آینده اگر اتفاق بیفتد، بی‌تردید کاملاً متفاوت خواهد بود.

انتهای خبر/

1404-05-18 09:26 شماره خبر : 14826

درباره نویسنده

اخبار مرتبط:
نظرات:
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!

تمامی حقوق مادی و معنوی، برای پایگاه خبری تحلیلی «دیار آفتاب» محفوظ می باشد.