
امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) در حکمت پنجم نهجالبلاغه از آفرینش فرشتگان گفتهاند.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «دیار آفتاب» هر روز یک حکمت از نهجالبلاغه امیرالمومنین علی (ع) را میخوانیم.
ثُمَّ فَتَقَ مَا بَینَ السَّمَوَاتِ الْعُلَا فَمَلَأَهُنَّ أَطْوَاراً مِنْ مَلَائِکَتِهِ، مِنْهُمْ سُجُودٌ لَا یرْکَعُونَ وَ رُکُوعٌ لَا ینْتَصِبُونَ وَ صَافُّونَ لَا یتَزَایلُونَ وَ مُسَبِّحُونَ لا یسْأَمُونَ لَا یغْشَاهُمْ نَوْمُ الْعُیونِ وَ لَا سَهْوُ الْعُقُولِ وَ لَا فَتْرَةُ الْأَبْدَانِ وَ لَا غَفْلَةُ النِّسْیانِ، وَ مِنْهُمْ أُمَنَاءُ عَلَی وَحْیهِ وَ أَلْسِنَةٌ إِلَی رُسُلِهِ وَ مُخْتَلِفُونَ بِقَضَائِهِ وَ أَمْرِهِ، وَ مِنْهُمُ الْحَفَظَةُ لِعِبَادِهِ وَ السَّدَنَةُ لِأَبْوَابِ جِنَانِهِ، وَ مِنْهُمُ الثَّابِتَةُ فِی الْأَرَضِینَ السُّفْلَی أَقْدَامُهُمْ وَ الْمَارِقَةُ مِنَ السَّمَاءِ الْعُلْیا أَعْنَاقُهُمْ وَ الْخَارِجَةُ مِنَ الْأَقْطَارِ أَرْکَانُهُمْ وَ الْمُنَاسِبَةُ لِقَوَائِمِ الْعَرْشِ أَکْتَافُهُمْ نَاکِسَةٌ دُونَهُ أَبْصَارُهُمْ مُتَلَفِّعُونَ تَحْتَهُ بِأَجْنِحَتِهِمْ مَضْرُوبَةٌ بَینَهُمْ وَ بَینَ مَنْ دُونَهُمْ حُجُبُ الْعِزَّةِ وَ أَسْتَارُ الْقُدْرَةِ لَا یتَوَهَّمُونَ رَبَّهُمْ بِالتَّصْوِیرِ وَ لَا یجْرُونَ عَلَیهِ صِفَاتِ الْمَصْنُوعِینَ وَ لَا یحُدُّونَهُ بِالْأَمَاکِنِ وَ لَا یشِیرُونَ إِلَیهِ بِالنَظَائِرِ.
ترجمه: سپس، میان آسمانهای بلند را بگشاد و آنها را از گونه گون فرشتگان پر نمود.
برخی از آن فرشتگان، پیوسته در سجودند، بیآنکه رکوعی کرده باشند،
برخی همواره در رکوعند و هرگز قد نمیافرازند. صف در صف، در جای خود قرار گرفتهاند و هیچ یک را یارای آن نیست که از جای خود به دیگر جای رود. خدا را میستایند و از ستودن ملول نمیگردند. هرگز چشمانشان به خواب نرود و خردهاشان دستخوش سهو و خطا نشود و اندامهایشان سستی نگیرد و غفلت فراموشی بر آنان چیره نگردد.
گروهی از فرشتگان امینان وحی خداوندی هستند و سخن او را به رسولانش میرسانند و آنچه مقدر کرده و مقرر داشته، به زمین میآورند و باز میگردند.
گروهی نگهبانان بندگان او هستند و گروهی دربانان بهشت اویند.
شماری از ایشان پایهایشان بر روی زمین فرودین است و گردنهایشان به آسمان فرازین کشیده شده و اعضای پیکرشان از اقطار زمین بیرون رفته و دوشهایشان آن چنان نیرومند است که توان آن دارند که پایههای عرش را بر دوش کشند.
از هیبت عظمت خداوندی یارای آن ندارند که چشم فرا کنند، بلکه، همواره، سر فروهشته دارند و بالها گرد کرده و خود را در آنها پیچیدهاند.
میان ایشان و دیگران، حجابهای عزّت و عظمت فرو افتاده و پردههای قدرت کشیده شده است.
هرگز پروردگارشان را در عالم خیال و توهم تصویر نمیکنند و به صفات مخلوقات متصفش نمیسازند و در مکانها محدودش نمیدانند و برای او همتایی نمیشناسند و به او اشارت نمینمایند.
شرح:
به دنبال بحثی که در بخشهای گذشته از این خطبه درباره آفرینش آسمانها و چگونگی پیدایش جهان آمده بود، امام (علیه السلام) در این بخش به سراغ آفرینش موجودات آسمان و فرشتگان عالم بالا میرود و در عبارات کوتاه و گویایی از اصناف فرشتگان و صفات و ویژگیهای آنان و برنامه و اعمالشان سخن میگوید و نیز از عظمت ساختمان وجود آنان و بالا بودن سطح معرفتشان بحث میکند و در واقع این بخش مربوط به معرفی فرشتگان در ابعاد مختلف است که میفرماید: «سپس خداوند میان آسمانهای بلند را از هم گشود» (ثُمَّ فَتَقَ ما بَینَ السَمواتِ الْعُلا). (۱)
از این تعبیر به خوبی استفاده میشود که در میان آسمانها فاصلههایی وجود دارد که در آغاز به هم پیوسته بودند و سپس از هم باز شدند و این درست بر خلاف چیزی است که هیأت «بطلمیوس» میگفت که آسمانها، همچون طبقات پوست پیاز روی هم قرار گرفتهاند و هیچ فاصلهای در میان آنها نیست.
سپس امام (علیه السلام) میافزاید: «خداوند این فاصلهها را مملو از انواع فرشتگان ساخت» (فَمَلأهُنَ اَطْواراً(۱) مِنْ مَلائِکَتِهِ). (۲)
در خطبه «اشباح» (خطبه ۹۱) نیز میخوانیم: «وَ مَلاَ بِهِمْ فُرُجَ فِجاجِها وَ حَشا بِهِمْ فُتُوقَ اَجْوائِها؛ به وسیله آنها (فرشتگان) تمام فاصلههای آسمانها را پر کرد و فاصله جوّشان را از آنان مالامال ساخت».
در جمله دیگری از همان خطبه میخوانیم: «وَ لَیسَ فِی اَطْباقِ السَماءِ مَوْضِعُ اِهاب اِلاّ وَ عَلَیهِ مَلَک ساجِد اَوْ ساع حافِد؛ در تمام آسمانها به اندازه جای پوست چهارپایی نتوان یافت، جز این که فرشتهای بر آن به سجده اُفتاده یا تلاشگری سریع، مشغول کار است».
آن گاه به میان اقسام و اصناف، یا به تعبیر دیگر اطوار فرشتگان پرداخته آنها را به چهار گروه تقسیم میفرماید:
نخست به فرشتگانی که کارشان عبادت است اشاره میکند و آنها را نیز به چند گروه تقسیم میکند: «گروهی که پیوسته در حال سجدهاند و رکوع نمیکنند» (مِنْهُمْ سُجُود(۳) لا یرْکَعُونَ).
«و گروهی که همواره در رکوعند و قیام نمیکنند» (وَ رُکُوع لا ینْتَصِبُونَ).
«و گروهی که پیوسته در حال قیامند و هرگز از این حالت جدا نمیشوند» (وَصافُونَ(۴) لا یتَزایلُونَ).
بعضی «صافّون» را در این جا به معنای «صف کشیده برای عبادت» گرفتهاند و برخی به معنای بال و پرها در آسمان گشوده (به قرینه تعبیری که در قرآن در مورد پرندگان آمده است که میفرماید: «اَوَلَمْ یرَوْا اِلَی الطَیرِ فَوْقَهُمْ صافّات؛ آیا آنها پرندگان را در بالای سر خود ندیدند که بالهای خود را گشودهاند»). (۵)
این احتمال نیز وجود دارد که منظور، ایستادن در صفوف منظّم و آماده اطاعت فرمان و انجام اوامر بودن است.
ولی احتمال اوّل با جملههای قبل و بعد، تناسب بیشتری دارد، در واقع همان گونه که عبادتهای ما دارای سه حالت عمده است قیام و رکوع و سجود، آنها نیز هر گروهی غرق در یکی از این سه عبادتند.
تعبیر به «صافّون» یا اشاره به صفوف منظّم ملائکه است و یا قیام منظم هر کدام. درست همان گونه که در خطبه همّام درباره متّقین آمده است که میفرماید: «شبها برپا ایستادهاند و پاهای خود را در کنار هم قرار دادهاند و مشغول قرائت قرآن هستند» (اَمَّا اللَّیلَ فَصافُونَ اَقْدامَهُمْ تالینَ لاَجْزاءِ الْقُرآنِ). (۶)
«و گروه دیگری که پیوسته در حال تسبیح خدا هستند و هرگز خسته نمیشوند» (وَ مُسَبِحُونَ لا یسْأمُون).
ظاهر این جمله این است که آنها گروه دیگری غیر از سه گروهی که در سجود و رکوع و قیامند، میباشند (هر چند بعضی از مفسّران نهج البلاغه احتمال دادهاند که تسبیح کنندگان، همان گروههای قبل هستند و از بعضی از روایات میتوان کلام آنها را تأیید کرد. زیرا در روایتی آمده است که از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) سؤال کردند نماز ملائکه چگونه است؟ پیامبر سخنی نگفت تا این که جبرئیل نازل شد و به حضرت گفت: «أنَّ اَهْلَ السَّماءِ الدُّنْیا سُجُود اِلی یومِ الْقِیامَةِ یقُولُونَ سُبْحانَ ذِی الْمُلْکِ وَ الْمَلَکُوتِ وَ اَهْلُ السَّماءِ الثّانِیةِ رُکُوع اِلی یوْمِ الْقِیامَةِ یقُولُونَ سُبْحانَ ذِی الْعِزَّةِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ اَهْلُ السَّماءِ الثّالِثَةِ قِیام اِلی یوْمِ الْقِیامَةِ یقُولُونَ سُبْحانَ الْحَیِّ الَذی لایمُوتُ؛ اهل آسمان اوّل تا روز قیامت در سجدهاند و پیوسته میگویند پاک و منزّه است کسی که صاحب ملک و ملکوت است و اهل آسمان دوّم تا روز قیامت همواره در رکوعند و میگویند پاک و منزّه است خدایی که صاحب عزّت و جبروت است و اهل آسمان سوّم پیوسته تا قیامت در حال قیامند و میگویند پاک و منزّه است خداوندی که زنده است و نمیمیرد» ). (۷)
در این که آیا منظور از سجود و رکوع و قیام، اعمالی همچون سجود و رکوع و قیام ماست یا اشاره به مراحل خضوع و عبادت فرشتگان بر حسب مراتب و مقامات آنها، گفتگوست. اگر فرشتگان را دارای جسم (جسم لطیف) بدانیم و صاحب دست و پا و صورت و پیشانی، معنای اوّل مناسبتر است و اگر جسمی برای آنها قائل نباشیم، یا آنها را دارای جسم بدانیم، نه جسمی همانند ما، معنای دوّم مناسبتر خواهد بود. (در بحث نکات در این زمینه سخن خواهیم گفت.)
به هر حال کار این مجموعه، همگی عبادت و تسبیح و تقدیس خداوند بزرگ است گویی غیر از آن، کاری ندارند و جز به عبادت عشق نمیورزند. در واقع آنها از نشانههای عظمت خداوند و بزرگی مقام او و عدم نیاز او به عبادت عبادت کنندگان میباشند و به تعبیر دیگر فلسفه خلقت آنان احتمالا آن است که انسانها به عبادت خویش مغرور نشوند و بدانند که اگر به فرض محال او نیاز به عبادت میداشت، فرشتگان عالم بالا در همه جا مشغول عبادتند تا بندگان زمینی تصوّر نکنند عبادت کردن یا نکردن آنها اثری در کبریایی او میگذارد و اگر جملگی آنها کافر گردند بر دامن کبریای او گردی نمینشیند: «اِنْ تَکْفُرُوا فَاِنَ الله غَنی عَنْکُمْ». (۸)
سپس به اوصاف این مجموعه از فرشتگان پرداخته، میفرماید: «نه خواب چشمان، آنها را میپوشاند و نه عقل آنها گرفتار سهو و خطا میشود، نه بدن آنها سستی میگیرد و نه غفلت نسیان بر آنان عارض میگردد» (لا یغْشاهُمْ نَوْمُ الْعُیونِ وَلا سَهْوُ الْعُقُولِ وَلا فَتْرَةُ الاَبْدانِ وَلا غَفْلَة النِسْیانِ).
به عکس انسانها که اگر برنامه عبادتی را تکرار کنند، به طور تدریجی گرفتار این حالات میشوند، کم کم خواب چشمانشان را فرا میگیرد، بدن سست میشود و سهو و نسیان عارض میگردد. ولی ملائکه عبادت کننده، هرگز گرفتار این حالات نمیشوند.
آنها چنان عاشق عبادت و غرق مناجات و تسبیحند که هرگز خواب و غفلت و فتوری به آنها دست نمیدهد.
به تعبیر دیگر کوتاهی در انجام این وظیفه مهم از اموری سرچشمه میگیرد که هیچ یک از آنها در این فرشتگان نیست. گاه منشأ آن خستگی است، گاه خوابِ چشمها، گاه سهوِ عقلها، گاه سستی بدن و گاه غفلت و نسیان و چون هیچ یک از این امور در آنها نیست، هرگز در عبادت پروردگار کندی نمیورزند.
سپس به بیان مجموعه دوّم از فرشتگان پرداخته، میفرماید: «گروهی از آنان امنای وحی خدا و زبان گویای او به سوی پیامبران و پیوسته برای رساندن حکم و فرمانش در آمد و شد هستند» (وَ مِنْهُمْ اُمَناءُ عَلی وَحْیهِ وَ اَلْسِنَة اِلی رُسُلِهِ وَ مُخْتَلِفُونَ بِقَضائِهِ وَاَمْرِهِ).
در واقع آنها واسطه میان پروردگار و پیامبران و ترجمان وحی او هستند.
از این تعبیر استفاده میشود که تنها جبرئیل (علیه السلام) نیست که سفیر وحی خداست. او در حقیقت رییس سفرای الهی است.
در آیات قرآن نیز اشاره به این گروه از فرشتگان شده است، گاه میفرماید: «قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّکَ بِالْحَقِ؛ بگو آن (قرآن) را روح القدس به حق از سوی پروردگارت نازل کرده است». (۱۰)
در جای دیگر میفرماید: «قُلْ مَنْ کانَ عَدُوَّاً لِجبْرِیلَ فَاِنَّهُ نَزَلَهُ عَلی قَلْبِکَ بِاِذْنِ اللهِ؛ بگو کسی که دشمن جبرئیل باشد (در حقیقت دشمن خداست) چرا که او به فرمان خدا قرآن را بر قلب تو نازل کرده است». (۱۱)
گاه اشاره به گروه فرشتگان حامل وحی کرده، میفرماید: «ینَزِّلُ الْمَلائِکَةَ بِالرُوحِ مِنْ اَمْرِهِ عَلی مَنْ یشاءُ مِنْ عِبادِهِ؛ خداوند فرشتگان را همراه روح الهی به فرمان خود، بر هر کس از بندگانش که بخواهد نازل میکند». (۱۲)
در روایات اسلامی و بعضی دیگر از خطبههای «نهج البلاغه» نیز به این معنا اشاره شده است.
باید توجّه داشت که منظور از قضا و امر الهی در جملههای محلّ بحث همان فرمان و دستورهای دینی و شرعی است، نه قضا و فرمان تکوینی که بعضی از مفسّران «نهج البلاغه» احتمال دادهاند چرا که تناسب با جملههای قبل – که مسأله امنای وحی مطرح شده است – ندارد و «مُخْتَلِفُونَ» از ماده اختلاف در این جا به معنای رفت و آمد است.
سپس به مجموعه سوّم از فرشتگان اشاره کرده، و میفرماید: «گروهی از آنان حافظان بندگان اویند و دربانان بهشتهای او» (وَ مِنْهُمُ الْحَفَظَةُ لِعِبادِهِ وَ السَدَنَةُ(۱۳) لاَبْوابِ جِنانِهِ).
«حفظة» جمع «حافظ» به معنای نگاهبان است و در این جا دو معنا میتواند داشته باشد: یکی نگاهبانان بر بندگان که مراقب اعمال آنها هستند و آنها را ثبت و ضبط میکنند که در آیه ۴ سوره طارق به آن اشاره شده است: «اِنْ کُلُّ نَفْس لَمّا عَلَیها حافِظ؛ هر کسی نگاهبانی بر او گمارده شده» و نیز در آیه ۱۰ و ۱۱ سوره انفطار میخوانیم: «وَ اِنَ عَلَیکُمْ لَحافِظینَ کِراماً کاتِبینَ؛ بر شما حافظانی گمارده شده، نگاهبانانی بزرگوار که پیوسته اعمال شما را مینویسند».
دوّم نگاهبانان بندگان که آنها را از آفات و بلاهاو حوادث مختلف حفظ میکنند که اگر آنها نباشند انسانها دائماً در معرض نابودی هستند. همان گونه که در آیه ۱۱ سوره رعد آمده، میفرماید: «لَهُ مُعَقَبات مِنْ بَینِ یدَیهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ یحْفَطُونَهُ مِنْ اَمْرِ اللهِ؛ برای انسان مأمورانی است که پی در پی، از پیش رو و از پشت سر، او را از حوادث (غیر حتمی) الهی حفظ میکنند».
ولی معنای اوّل با جملههای قبل که سخن از وحی و تکالیف شرعی داشت و جمله بعد که اشاره به بهشت و جزای اعمال میکند تناسب بیشتری دارد هر چند جمع میان دو معنا از مفهوم عبارت دور نیست.
«سَدَنة» جمع «سادن» به معنای دربان و «جِنان» (بر وزن کتا) جمع «جنّت» به معنای بهشت است و از این تعبیر استفاده میشود که خداوند بهشتهای متعدّدی دارد و بعضی از شارحان نهج البلاغه عدد آن را هشت میدانند که در قرآن مجید به نامهای: «جَنَّةُ النَّعیم وَ جَنَّةُ الْفِرْدَوْس وَ جَنَّةُ الْخُلْد و جَنَّةُ الْمَأوی وَ جَنَّةُ عَدْن و دارُ السَّلام و دارُ الْقَرار وَ جَنَّة عَرْضُهَا السَمَواتُ وَ الاَرْضُ» آمده است. (۱۴)
در این که وجود فرشتگان حافظ اعمال چه فایدهای دارد، گاه گفته میشود فایده آنان این است که انسانها احساس مسئولیت بیشتر و مراقبتهای نزدیکتری کنند و در اعمال و رفتار رخویش هوشیارتر باشند. چرا که هدف همه اینها تربیت انسان و جلوگیری از انحراف و زشتکاریهای اوست.
سپس به مجموعه چهارم از فرشتگان بزرگ که حاملان عرش الهی هستند اشاره کرده، میفرماید: «گروهی از آنان (آن قدر عظیم و بزرگند که) پاهایشان در طبقات پایین زمین، ثابت و گردنهایشان از آسمانِ بالا، گذشته است و ارکان وجود و پیکرشان از کرانههای جهان بیرون رفته و شانههای آنها برای حفظ پایههای عرش خدا آماده و متناسب است» (وَمِنْهُمُ الثّابِتَةُ فِی الاَرَضینَ السُّفلی اَقْدامُهُمْ وَ المارِقَةُ مِنَ السَماءِ الْعُلْیا اَعْناقُهُمْ وَ الْخارِجَةُ مِنَ الاَقْطارِ اَرْکانُهُمْ وَالْمُناسِبَةُ لِقَوائِمِ الْعَرش اَکْتافُهُمْ).
آن گاه به بیان اوصافی از آنها پرداخته، میافزاید: «چشمهای آنها در برابر عرش او فرو افتاده و در زیر آن بالهای خود را به خود پیچیده و میان آنها و کسانی که در مراتب پایین ترند، حجابهای عزّت و پردههای قدرت زده شده است» (ناکِسَة(۱۵) دُونَهُ اَبْصارُهُمْ مُتَلَفِّعُونَ (۱۶) تَحْتَهُ بِاَجْنِحَتِهِمْ مَضْرُوبَة بَینَهُمْ وَ بَینَ مَنْ دُونَهُمْ حُجُبُ الْعِزَةِ وَ اَسْتارُ الْقُدْرَةِ).
سپس به توصیف بیشتری پرداخته، میفرماید: «سطح معرفت و شناخت آنها به قدری بالاست که) هرگز پروردگار خود را با نیروی وهم به تصویر نمیکشند و صفات مخلوقات را بر او جاری نمیسازند. هرگز او را در مکانی محدود نمیکنند و با نظایر و امثال، به او اشاره نمینمایند» (لایتَوَهَّمُونَ رَبَّهُمْ بِالتَّصْویرِ، وَلایجْرُونَ عَلَیهِ صِفَاتِ الْمَصْنُوعینَ وَلا یحُدُّونَهُ بِالاَماکِنِ وَلا یشیرُونَ اِلَیهِ بِالنَظائِرِ(۱۷) ).
آری قدرت آنها قدرت جسمانی نیست بلکه از قدرت فوق العاده روحانی برخوردارند که هیچ کس به مقام آنها راه پیدا نمیکنند و به همین دلیل شایستگی حمل عرش الهی را پیدا کردهاند.
در واقع، آنها عالیترین مقام توحید را پیدا کردهاند مقامی که شایسته است، سرمشق برای همه بندگان الهی، مخصوصاً انسانهای برجسته باشد. آنها هیچ شبیه و مانند و نظیر و مثالی برای خداوند قائل نیستند و هیچ محدودیتی درباره ذات پاک و صفاتش نمیشناسند حتّی او را برتر از خیال و قیاس و گمان و وهم میدانند، چرا که هر چه به تصوّر انسان یا فرشتهای درآید مخلوق اوست و خداوند برتر از آن است که مخلوق باشد.
در این که منظور از «عرش» چیست و حاملان عرش الهی چه میکنند و عظمتی که در این جملهها آمده چه مفهومی دارد، مطالبی در بحث نکتهها خواهد آمد.
انتهای خبر/
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!
- تصادف دو خودرو در محور مواصلاتی تفرش
- سرمایهگذاری موتور اصلی رشد اقتصادی است
- تلویزیون سیزده بهدر چه فیلمهایی پخش میکند
- رگبار باران و وزش باد شدید در شمالغرب
- تیم آلومینیوم اراک آماده بازی مقابل تراکتور
- لبیک ملت به رهبری
- ۱۲ فروردین نماد همبستگی ملی
- رقابت قویترین مردان در خمین
- نرخ خرید تضمینی برق خورشیدی افزایش یافت
- سیزدهِ اراکیها در طبیعت بهدر شد
- پزشکیان و گریختن از تله سهمخواهی تندروها
- طبیعت بهاری در فراهان
- اختتامیه مسابقات فوتسال جام رمضان در فراهان
- جدال آلومینیوم با صدرنشین لیگ برتر
- شکرگزاری و معنویتافزایی از برکات ماه رمضان است
- شکست خانگی آلومینیوم مقابل صدرنشین لیگ برتر
- استقلال میراث جاودانه ۱۲ فروردین
- شکوه حضور مردم اراک در نماز عید فطر
- رژه مشترک نیروهای مسلح در اراک
- ممنوعیت سوار نمودن مسافر در قسمت بار نقلیه
- تمرینات بیوقفه آلومینیوم برای ۳ بازی آخر لیگ
- هوای ۳ شهر استان مرکزی ناسالم
- واقعه طبس نتیجه امداد الهی بود
- آفرینش فرشتگان
- شنهای طبس سربازان الهی
- ذلت و خواری برای ما ننگ است
- سوره «تغابن» آیه ۱ تا ۹
- نجات کوهگرد ۶۱ ساله تفرشی
- کاروان عزاداری شهادت امام صادق (ع)
- تفرش در سوگ امام صادق (ع)
- مراسم عزاداری شهادت امام صادق (ع) در تفرش
- فقه جعفری مکتب عقلورزی است
- کاروان عزاداری شهادت امام صادق (ع) در اراک
- کاروان سوگواری شهادت امام صادق (ع) در کمیجان
- دسته عزاداری شهادت امام صادق (ع) در فراهان
- ایران ششمین کشور سازنده پل PMP دنیا
- واقعه طبس نمایش امدادهای غیبی بود
- نقش امام صادق (ع) در تثبیت هویت شیعه
- آفرینش جهان
- امام صادق (ع) اسلام اصیل را احیا کرد
- راه شهدا را با قوت ادامه دهید
- سوره «منافقون» آیه ۱ تا ۱۱
- یادواره شهدای ارتش شهر اراک برگزار شد
- یادواره شهدای ارتش در اراک
- کاروان غم در فراهان به حرکت درمیآید
- ایران ششمین سازنده پلهای PMP دنیا
- جوانان از شهدا الگو بگیرند
- کارآفرینی رفاه عمومی را ارتقا میدهد
- اشتغالزایی برای افراد فاقد مهارت با کارگاه خیاطی
- تشکیلات امام صادق (ع) الگویی برای سازماندهی اجتماعی
- مشاهده بیشتر
