درباره نویسنده
هر روز، یک صفحه قرآن را مشاهده میکنید؛
سوره «یوسف» آیات 44 تا 52

هر روز، یک صفحه از کلام حق را به صورت آنلاین بشنوید.
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی «دیار آفتاب»؛ هر روز، یک صفحه از کلام حق را به صورت آنلاین بشنوید.
متن و معنی آیات ۴۴ تا ۵۲ سوره «یوسف» بهشرح زیر است.
قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ ۖ وَمَا نَحْنُ بِتَأْوِیلِ الْأَحْلَامِ بِعَالِمِینَ ﴿۴۴﴾
گفتند: [این] خوابهایی پریشان و آشفته است و ما به تعبیر خوابهای پریشان و آشفته دانا نیستیم. (۴۴)
وَقَالَ الَّذِی نَجَا مِنْهُمَا وَادَّکَرَ بَعْدَ أُمَّةٍ أَنَا أُنَبّئُکُمْ بِتَأْوِیلِهِ فَأَرْسِلُونِ ﴿۴۵﴾
از آن دو زندانی آنکه آزاد شده بود و پس از مدتی [یوسف را] به یاد آورد گفت: من یقیناً شما را از تعبیر آن آگاه میکنم، پس [مرا به زندان] بفرستید. (۴۵)
یُوسُفُ أَیُّهَا الصِّدِّیقُ أَفْتِنَا فِی سَبْعِ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ یَأْکُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعِ سُنْبُلَاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ یَابِسَاتٍ لَعَلِّی أَرْجِعُ إِلَی النَّاسِ لَعَلّهُمْ یَعْلَمُونَ ﴿۴۶﴾
[سپس به زندان نزد یوسف رفت و گفت:] توای یوسف! ای راستگویِ [راست کردار!] درباره هفت گاو فربه که هفت [گاو] لاغر آنان را میخورند، و هفت خوشه سبز و [هفت خوشه] خشک دیگر، نظرت را برای ما بیان کن. امید است نزد مردم برگردم، باشد که [از تعبیر این خواب عجیب] آگاه شوند. (۴۶)
قَالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِینَ دَأَبًا فَمَا حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ فِی سُنْبُلِهِ إِلَّا قَلِیلًا مِمّا تَأْکُلُونَ ﴿۴۷﴾
گفت: هفت سال با تلاش پی گیر زراعت کنید، پس آنچه را درو کردید جز اندکی که خوراک شماست در خوشهاش باقی گذارید. (۴۷)
ثُمَّ یَأْتِی مِنْ بَعْدِ ذَٰلِکَ سَبْعٌ شِدَادٌ یَأْکُلْنَ مَا قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ إِلَّا قَلِیلًا مِمّا تُحْصِنُونَ ﴿۴۸﴾
سپس بعد از آن [هفت سال فراوانی و گشایش] هفت سال سخت و دشوار [پیش] میآید که آنچه را برای آن [سالها] ذخیره کردهاید مگر اندکی که برای کاشتن نگهداری میکنید، میخورید. (۴۸)
ثُمَّ یَأْتِی مِنْ بَعْدِ ذَٰلِکَ عَامٌ فِیهِ یُغَاثُ النّاسُ وَفِیهِ یَعْصِرُونَ ﴿۴۹﴾
آن گاه بعد از آن [دوره سخت و دشوار،] سالی میآید که مردم در آن بارانِ [فراوان] یابند و در آن [سال از محصولات کشاورزی] عصاره میوه میگیرند. (۴۹)
وَقَالَ الْمَلِکُ ائْتُونِی بِهِ ۖ فَلَمَّا جَاءَهُ الرَّسُولُ قَالَ ارْجِعْ إِلَیٰ رَبِّکَ فَاسْأَلْهُ مَا بَالُ النِّسْوَةِ اللَّاتِی قَطَّعْنَ أَیْدِیَهُنَّ ۚ إِنَّ رَبِّی بِکَیْدِهِنّ عَلِیمٌ ﴿۵۰﴾
و پادشاه [مصر] گفت: یوسف را نزد من آورید. هنگامی که فرستاده [پادشاه] نزد یوسف آمد، یوسف گفت: نزد سرورت بازگرد و از او بپرس حال و داستان زنانی که دستهای خود را بریدند، چه بود؟ یقیناً پروردگارم به نیرنگ آنان داناست. (۵۰)
قَالَ مَا خَطْبُکُنَّ إِذْ رَاوَدْتُنَّ یُوسُفَ عَنْ نَفْسِهِ ۚ قُلْنَ حَاشَ لِلَّهِ مَا عَلِمْنَا عَلَیْهِ مِنْ سُوءٍ ۚ قَالَتِ امْرَأَتُ الْعَزِیزِ الْآنَ حَصْحَصَ الْحَقُّ أَنَا رَاوَدْتُهُ عَنْ نَفْسِهِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الصّادِقِینَ ﴿۵۱﴾
[پادشاه به زنان] گفت: داستان شما هنگامی که یوسف را به کام جویی دعوت کردید چیست؟ [زنان] گفتند: پاک و منزّه است خدا! ما هیچ بدی در او سراغ نداریم. همسر عزیز گفت: اکنون حق [پس از پنهان ماندنش] به خوبی آشکار شد، من [بودم که] از او درخواست کام جویی کردم، یقیناً یوسف از راستگویان است. (۵۱)
ذَٰلِکَ لِیَعْلَمَ أَنِّی لَمْ أَخُنْهُ بِالْغَیْبِ وَأَنَّ اللّهَ لَا یَهْدِی کَیْدَ الْخَائِنِینَ ﴿۵۲﴾
[من به پاکی او و گناه خود اعتراف کردم] و این اعتراف برای این است که یوسف بداند من در غیاب او به وی خیانت نورزیدم و اینکه خدا نیرنگ خیانت کاران را به نتیجه نمیرساند. (۵۲)
انتهای خبر/
درباره نویسنده
نظرات:
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!
- «علی فاضلی» نایبقهرمان مسابقات قویترین مردان شد
- آخرین وضعیت پروژه ۸۱۰۰ واحدی مسکن ملی
- برگزاری اجتماعات یادگیری معلمان
- تلخ و شیرینهای ۴ ساله خانه ملت!
- دادستان جدید خمین معرفی شد
- حادثه تلخ بمباران شهر اراک در دوران دفاعمقدس
- مسیرهای راهپیمایی روز قدس در استان مرکزی
- مجتمع آب سنگین خنداب را بیشتر بشناسید
- «حسین افضلی» بازرس کل استان مرکزی شد
- تأثیر هوش مصنوعی در تکامل دین
آخرین اخبار
- ابهت آمریکا و رژیم صهیونیستی شکسته شد
- فتح تاریخی ایران در نبرد نابرابر
- مقاومت را از مکتب امامحسین (ع) آموختهایم
- عاشورا مکتبی زنده برای همه عصرها است
- مسیر خدمت به مردم باز است
- راه امام حسین (ع)، مسیر عزت امت اسلامی
- روایت اشک و اتحاد در اجتماع عاشورائیان
- تعزیه حماسی گروه خاک در ساوه
- نوجوانانی که چادر عاشقی برپا کردند
- شور حسینی در مساجد ساوه
- مشاهده بیشتر