درباره نویسنده
یادداشت؛
مبارزه برای آينده روشن وطنم

هر روز که میگذرد، بیشتر به این حقیقت پی میبرم که مبارزه ما تنها برای دفاع از خاک نیست، بلکه برای حفظ عزت، شرف و آیندهای روشن برای همه ماست.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «دیار آفتاب»؛ محدثه آجرلو در یادداشتی بهمناسبت هفته دفاع مقدس نوشت: اینجا در خط مقدم، میان خاک و خون، معنای دیگری از زندگی را یافتهام. هر گلولهای که از کنارم میگذرد، هر صدای انفجاری که در گوشم میپیچد، به من یادآور میشود که زنده بودن یعنی داشتن هدفی بزرگ، و آن هدف چیزی نیست جز دفاع از شرف و حیثیت سرزمینم.
گاهی شبها وقتی آرامش نسبی بر جبهه حاکم میشود، به یاد روزهایی میافتم که در کنار خانوادهام بودم، روزهایی که شاید قدرشان را ندانستم. اینجا دور از آن خانه، زیر سقف ستارهها، در گرمای آتش دشمن، میفهمم که هر لحظه از زندگی چقدر ارزشمند است.
دلم برای آغوش مادرم تنگ است، برای صدای پدرم، برای خندههای بیپایان دوستانم. اما همین دلتنگیهاست که به من قوت میبخشد. من اینجا ایستادهام تا فرزندان این خاک فردایی آرام داشته باشند، تا مادری هرگز از رفتن پسرش نگران نباشد.
ای وطن، اگر قرار باشد جان من برای تو سپری شود، این زندگی را با همه خوشیها و سختیهایش میدهم. من آمدهام تا بمانم، تا بجنگم و تا به تو افتخار کنم. اینجا، هر لحظهاش عاشقانهای است برای تو.
شبها وقتی که صدای زمزمههای دوستانم در کنار شعلههای کوچک روشنایی به گوش میرسد، حس میکنم که اینجا میان این خاک و خون، قلبهای ما به هم پیوند خوردهاند. هر کدام از ما داستانی دارد، آرزویی که در سینه میسوزد، نامی که در دل تکرار میشود. اینجا، همه چیز به سادهترین شکل خود بازگشته است؛ ایمان، عشق و فداکاری.
صبحها وقتی خورشید از پشت تپهها سر برمیآورد و نورش بر صورتهای خسته و خاکگرفتهمان میتابد، انگار که جان تازهای به روح ما دمیده میشود. هر روز که میگذرد، بیشتر به این حقیقت پی میبرم که مبارزه ما تنها برای دفاع از خاک نیست، بلکه برای حفظ عزت، شرف و آیندهای روشن برای همه ماست.
گاهی به چهرههای خسته و خندان رفقایم نگاه میکنم و در عمق نگاهشان امیدی میبینم که در هیچ جای دیگری وجود ندارد. اینجا، هر لبخندی، هر کلامی، معنای عمیقتری دارد؛ چون همه ما میدانیم که شاید این لبخندها و این کلامها، آخرین باشد.
و باز شب فرا میرسد. آسمان پر از ستاره است، اما دلیلی برای شمردن ستارهها نیست. تنها دعا میکنم که فردا روزی دیگر از مقاومت ما باشد. در دل زمزمه میکنم که ای کاش این جنگ، آخرین جنگ باشد، ای کاش روزی برسد که همه ما به خانههایمان بازگردیم، به زندگیهای معمولیمان، به آغوش گرم خانوادههایمان.
اما تا آن روز، ما اینجا خواهیم ماند، با همهی دلتنگیها و آرزوها، برای تو، ای وطن. تا پای جان ایستادهایم، برای آرمانهای بزرگتری که از مرزها و زمان فراتر میروند. ما برای عشق میجنگیم، برای امید و برای روزی که صلح، دوباره در آغوش تو جا بگیرد.
انتهای خبر/
درباره نویسنده
نظرات:
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!
- «علی فاضلی» نایبقهرمان مسابقات قویترین مردان شد
- آخرین وضعیت پروژه ۸۱۰۰ واحدی مسکن ملی
- برگزاری اجتماعات یادگیری معلمان
- تلخ و شیرینهای ۴ ساله خانه ملت!
- دادستان جدید خمین معرفی شد
- حادثه تلخ بمباران شهر اراک در دوران دفاعمقدس
- مسیرهای راهپیمایی روز قدس در استان مرکزی
- مجتمع آب سنگین خنداب را بیشتر بشناسید
- «حسین افضلی» بازرس کل استان مرکزی شد
- تأثیر هوش مصنوعی در تکامل دین
آخرین اخبار
- ساخت قطار متروی ملی در واگنپارس کلید خورد
- مشارکت صنایع در رفع ناترازی انرژی ضروری است
- آئین تشییع پیکر شهید «محمد انصاری» در خمین
- آغاز پویش نذر خون در استان مرکزی
- برگزاری مراسم عزاداری در ۲۵۰۰ حسینیه
- برگزاری تشییع پیکر شهید «محمد انصاری» در خمین
- کاهش چشمگیر معوقات کارگری و تثبیت تولید
- گرد و خاک در غرب، شمال ایران بارانی
- بدهی عمومی رژیم صهیونیستی به ۷۴ درصد رسید
- یحیی، برانکو، تارتار و کریم گزینه شدند
- مشاهده بیشتر