رسول اکرم (ص‌): کمال عقل پس از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم است
خطبه 34 نهج‌البلاغه؛

عدل علی علیه‌السلام

حضرت علی (ع) در نهج‌البلاغه از عدل علی علیه‌السلام گفته‌اند.

به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «دیار آفتاب» هر روز یک حکمت از نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین علی (ع) را می‌خوانیم.

و من کلام له (علیه السلام) فیما ردّه علی المسلمین من قطائع عثمان:
وَ اللَّهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّسَاءُ وَ مُلِکَ بِهِ الْإِمَاءُ لَرَدَدْتُهُ. فَإنَ فِی الْعَدْلِ سَعَةً، وَ مَنْ ضَاقَ عَلَیْهِ الْعَدْلُ فَالْجَوْرُ عَلَیْهِ أَضْیَقُ.

ترجمه:

سخنی از آن حضرت(ع) در باره زمینهایی که عثمان در زمان خلافت خود به این و آن داده بود و امام(ع) آنها را به مسلمانان بازگردانید:
به خدا سوگند، اگر چیزی را که عثمان بخشیده، نزد کسی بیابم، آن را به صاحبش باز می‌گردانم، هر چند، آن را کابین زنان کرده باشند یا بهای کنیزکان. که در دادگری گشایش است و آنکه از دادگری به تنگ آید از ستمی که بر او می‌رود، بیشتر به تنگ آید.

شرح:

این سخن امام(ع) در واقع بخشی از خطبه‌ای است که بعد از بیعت مردم با آن حضرت در مدینه ایراد فرمود و در آن به تمام افرادی که در عصر عثمان اموال بیت المال را غارت کرده بودند یا از طرف خلیفه به آنها اهدا شده بود هشدار می‌دهد و به آنها اعلام می‌کند که باید تمام این اموال را به بیت المال باز گردانند و اگر باز نگردانند با قدرت از آنها خواهد گرفت و به این ترتیب امام(ع) امید طمع ورزان را قطع کرد و در پایان خطبه در جمله‌هایی کوتاه و بسیار پر محتوا ارزش عدالت را بیان فرموده است.

به خدا سوگند اموال غصب شده را باز می‌گردانم!
همان گونه که از لحن خطبه پیداست، در آغاز خلافت ظاهری امیرمؤمنان علی (علیه السلام) ایراد شده است. «ابن ابی الحدید» از «ابن عباس» حدیث نقل می‌کند که علی (علیه السلام) این خطبه را در روز دوّم بیعتش ایراد فرمود (البتّه عبارات «ابن عباس» کمی با آنچه «سیّدرضی» آورده است تفاوت دارد، ولی مطلب دقیقاً یکی است).
بدیهی است این سخن همچون آبی بود که بر آتش سوزانی که در سینه‌های مردم زبانه می‌کشید فروپاشیده شد؛ همانها که نسبت به بی‌عدالتی‌هایی که در زمان عثمان شده بود شدیداً معترض بودند و حتّی گروهی نسبت به نظام اسلامی و قوانین آن، بدبین شده بودند، همه احساس آرامش کردند که فصل نوی در تاریخ اسلام گشوده شده و حکومت اسلامی که به بیراهه می‌رفت هم اکنون راه اصلی خود را بازیافته است و اگر این جمله‌های حساب شده نبود آرامشی در مدینه پیدا نمی‌شد وای بسا هجوم به خانه عثمان و یاران او از سوی مردم خشمگین ادامه می‌یافت و خونهای زیادی در این راه ریخته می‌شد.
به هر حال، نخست می‌فرماید: «به خدا سوگند اگر آن (اموالی که از بیت المال غارت شده و عطایایی که عثمان بی‌حساب به این و آن بخشیده است) را بیابم که کابین زنان شده یا کنیزانی با آن خریده شده باشد (و جزء زندگی افراد شده باشد)، همه را قاطعانه به بیت المال باز می‌گردانم (و اجازه نمی‌دهم بی‌عدالتی سابق در جهان اسلام ادامه یابد)!» (وَاللهِ لَوْ وَجَدْتُه قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِساءُ، وَ مُلِکَ بِهِ الاِماءُ، لَرَدَدْتُهُ).
سپس می‌افزاید: «(ممکن است کسانی از این کار که ضامن اجرای عدالت است ناراحت شوند و احساس مضیقه و تنگنا کنند، ولی این اشتباه بزرگی است!) زیرا عدالت مایه گشایش برای جامعه است و آن کس که عدالت برای او موجب مضیقه و تنگنا گردد ظلم و ستم برای او سخت‌تر و تنگتر است!» (فَاِنَ فِی الْعَدْلِ سَعَةً وَ مَنْ ضاقَ عَلَیْهِ الْعَدْلُ، فَالْجَوْرُ عَلَیْهِ اَضْیَقُ).
امام (علیه السلام) در نخستین جمله‌های این کلام، تصمیم قاطع خود را برای بازگرداندن اموالی که به ظلم از بیت المال گرفته شده است بیان می‌دارد تا آن جا که اگر این اموال را در مصارف حسّاس و خاصّی که مربوط به زندگی خانوادگی افراد است صرف شده باشد، باز هم باید به بیت المال برگردد تا مردم بدانند آنچه قبلا عمل شده قانون اسلام نبوده و الگو و سرمشقی برای آیندگان نگردد!
سپس در ذیل این سخن، این تصیم قاطع را با منطق و دلیل همراه می‌سازد و می‌فرماید: این مصداق روشن عدالت است که مایه شکوفایی جامعه و رضایت عموم مردم و خاموش شدن آتش فتنه هاست.
سرانجام به کسانی که دستهایشان به این اموال آلوده است و تصوّر می‌کنند این تصمیم امام (علیه السلام) به زیان آنهاست اندرز می‌دهد که این کار به نفع خود آنها می‌باشد؛ زیرا اگر کسی عدالت بر او تنگ باشد ظلم تنگتر است چرا که عدالت اموال حلال او را به او می‌دهد و تنها اموال نامشروعش را می‌گیرد ولی اگر تن به عدالت ندهند و رسم ظلم و جور را زنده کنند، تمام اموالشان به خطر می‌افتد؛ هم حلالشان و هم حرامشان!
درست است که ظلم ممکن است در کوتاه مدّت به سود ظالم باشد، ولی بی‌شک در دراز مدّت چنین نخواهد بود و تاریخ نشان داده است که چگونه ظالمان سرانجام گرفتار همان قانونهای ظالمانه‌ای می‌شوند که خود ساخته و پرداخته بودند؛ حتّی نزدیکترین دوستان و بستگان آنها به آنها خیانت می‌کنند و در فرصت مناسب از پشت به آنها خنجر می‌زنند.
قابل توجّه این که به گفته «کلبی» (مورّخ و مفسّر معروف)، طبق نقل «ابن ابی الحدید»، علی (علیه السلام) بعد از ایراد این خطبه دستور داد تمام سلاحهایی که در خانه عثمان برای تهاجم بر مسلمین گردآوری شده بود از آن جا بیرون آورند و همچنین سایر اموال بیت المال را، ولی دستور فرمود متعرّض اموال شخصی او (که از طریق مشروع حاصل شده بود) نشوند و نیز فرمان داد تمام اموالی که عثمان به عنوان جایزه و بدون استحقاق به افراد داده بود به بیت المال باز گردانده شود.
این سخن به عمروبن عاص در سرزمین شام رسید؛ بلافاصله به معاویه نوشت هرکاری از دستت ساخته است انجام ده، زیرا فرزند «ابوطالب» (مطابق این فرمان) تو را از تمام اموالت بیرون کشیده است همان گونه که پوست شاخه درختان را برای ساختن عصا بر می‌کنند!
در این که منظور از «مَنْ ضاقَ عَلَیْهِ الْعَدْلُ، فَالْجَوْرُ عَلَیْهِ اَضْیَقُ؛ کسی که عدالت برای او تنگ باشد ظلم برای او تنگتر است» چیست؟ مفسّران نهج البلاغه تفسیرهایی ذکر کردند. یک تفسیر همان بود که در بالا ذکر شد.
تفسیر دیگر این که: گشایش عدالت از این نظر است که مایه خشنودی خدا و خشنودی خلق خدا و هماهنگ با نظام هستی است، در حالی که ظلم موجب خشم الهی و خشم مردم و سبب تنگناها در دنیا و آخرت می‌باشد.
دیگر این که هرگاه از طریق عدالت چیزی را از کسی بگیرند ممکن است بر او سخت آید، امّا به طور مسلّم اگر ظالمانه از او بگیرند سخت‌تر است!
دیگر این که کسی که طاقت تحمّل عدل و انصاف را ندارد و از آن متنفّر است چگونه می‌تواند طاقت تحمّل ظلم و جور را داشته باشد!
مانعی ندارد که هر چهار تفسیر در مفهوم این جمله کوتاه و پر معنا جمع باشد.

انتهای خبر/

1404-03-05 07:00 شماره خبر : 13566

درباره نویسنده

اخبار مرتبط:
نظرات:
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!

آخرین اخبار
تمامی حقوق مادی و معنوی، برای پایگاه خبری تحلیلی «دیار آفتاب» محفوظ می باشد.