ترس مردم و معلمان از کومله

اکبر مویدی در گفتگو با ندای تفرش، از خاطرات سال ۶۰ که به‌عنوان نیروی فرهنگی و معلم به مناطق کردستان اعزام شده، گفت: در روزی که به‌عنوان یوم‌الله اعلام‌شده بود ما چهار نفر بودیم که کارها را انجام می‌دادیم، در روز برنامه دانش آموزان و دبیران را به‌صف کرده تا به سمت میدان امام در ابتدای سنندج حرکت کنیم.

مویدی اظهار کرد: در آن روز قرار بود نماینده امام سخنرانی کنند و ما از مدرسه شروع به حرکت کردیم و از دانش آموزان خواسته شد تا شعارهای مذهبی بدهند، اما به دلیل اینکه ما زبان کردی متوجه نمی‌شدیم، دانش آموزان از این موقعیت سوءاستفاده کرده و شعارهایی علیه امام و مذهب سر دادند و این موضوع را یکی از دانش آموزان شیعه به ما اطلاع داد.

پدر شهید مویدی، با اشاره به ترس مردم و معلمان از کومله، گفت و ادامه داد: جو آن روز شهر سنندج به دلیل حضور کومله در آن به حدی بود که مردم از همراهی با انقلاب و نیروهای انقلابی ترس داشتند و این موضوع باعث شده بود تا در طول مسیر به سمت میدان امام بسیاری از معلمان و دانش آموزان متفرق شوند و تعداد کمی به میدان برسند.

وی ادامه داد: سخنرانی نماینده امام تمام شده بود و باید پلاکاردها را به مدرسه باز می‌گرداندند، خدمه مدرسه از بردن پلاکاردها امتناع کرد و چون خودم هم مشغول بقیه کارها بودم، پلاکاردها را روی دوش پسرم حمید (ایشان بعدها به درج رفیع شهادت رسیدند) گذاشته و او را به سمت مدرسه فرستادم.

مویدی، به زیر نظر گرفتن حمید توسط کومله در مسیر اشاره و بیان کرد: در مسیر برگشت حمید به مدرسه، کومله و ضدانقلاب او را احاطه و تمامی وسایل همراه او را گرفته و او را مورد ضرب و شتم شدید قرار دادند.

پدر شهید مویدی ادامه داد: تا زمانی که چند پیش‌مرگ مسلمان رسیده و او را از دست کومله نجات دادند اگر آنها نبودند احتمال داشت حمید را در همان محل شهید کنند؛ این ضرب و شتم در حدی بود که تمامی بدن و صورت او ورم کرده و تا چند روز توان رفتن به مدرسه را نداشت.

وی جَو آن زمان کردستان را بد توصیف کرده و گفت: تعدادی از همکاران ما را در بازار از پشت ترور کردند، تعدادی دیگر را در جاده‌ها شهید کردند که هیچ وقت قاتلین آنها پیدا نشدند، یکی از همکاران که اصفهانی بود باید به شهرستان‌ها مختلف سفر می‌کرد و به دلیل ناامن بودن جاده‌ها، تردد از ساعت چهار بعدازظهر بسیار خطرناک بود ولی ایشان در یک روز مجبور به سفر شدند، صبح روز بعد اطلاع دادند که جنازه‌اش را در جاده پیدا کرده‌اند که بعد از تشییع به اصفهان منتقل شد.

مویدی تصریح کرد: با تمام سختی‌هایی که بود بازهم مدیران ارشد به ما توصیه می‌کردند تا وظایف مذهبی خود مانند زیارت عاشورا و دعای کمیل را فراموش نکنیم و همین امر باعث شد تا رفته‌رفته رفتار بچه‌ها تغییر کند.

پدر شهید ادامه داد: کم‌کم وضعیت بهترشد و دانش آموزان به ما اعتماد کرده بودند تا جایی که دانش آموزان جلسات و مقاله‌هایی که سران کومله برگزار می‌کردند را در اختیار ما قرار می‌دادند و ما آن اسناد را در اختیار سپاه قرار می‌دادیم.

وی خاطرنشان کرد: این حجم از دشمنی فقط به خاطر انقلاب و نظام است حتی حمایت آمریکا و سران غربی از این گروهک‌ها و مخالفین جمهوری اسلامی نیز به دلیل دشمنی و مخالفت با نظام جمهوری اسلامی ایران است.

انتهای پیام/