درباره نویسنده
خطبه 9 نهجالبلاغه؛
بعثت پیامبران

امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) در حکمت هفتم نهجالبلاغه از بعثت پیامبران گفتهاند.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «دیار آفتاب» هر روز یک حکمت از نهجالبلاغه امیرالمومنین علی (ع) را میخوانیم.
وَ اصْطَفَی سُبْحَانَهُ مِنْ وَلَدِهِ أَنْبِیَاءَ، أَخَذَ عَلَی الْوَحْیِ مِیثَاقَهُمْ وَ عَلَی تَبْلِیغِ الرِّسَالَةِ أَمَانَتَهُمْ لَمَّا بَدَّلَ أَکْثَرُ خَلْقِهِ عَهْدَ اللَّهِ إِلَیْهِمْ فَجَهِلُوا حَقَّهُ وَ اتَّخَذُوا الْأَنْدَادَ مَعَهُ وَ اجْتَالَتْهُمُ الشَّیَاطِینُ عَنْ مَعْرِفَتِهِ وَ اقْتَطَعَتْهُمْ عَنْ عِبَادَتِهِ؛ فَبَعَثَ فِیهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَیْهِمْ أَنْبِیَاءَهُ لِیَسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ یُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِیَّ نِعْمَتِهِ وَ یَحْتَجُّوا عَلَیْهِمْ بِالتَّبْلِیغِ وَ یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ وَ یُرُوهُمْ آیَاتِ الْمَقْدِرَةِ مِنْ سَقْفٍ فَوْقَهُمْ مَرْفُوعٍ وَ مِهَادٍ تَحْتَهُمْ مَوْضُوعٍ وَ مَعَایِشَ تُحْیِیهِمْ وَ آجَالٍ تُفْنِیهِمْ وَ أَوْصَابٍ تُهْرِمُهُمْ وَ أَحْدَاثٍ [تَتَتَابَعُ] تَتَابَعُ عَلَیْهِمْ وَ لَمْ یُخْلِ اللَّهُ سُبْحَانَهُ خَلْقَهُ مِنْ نَبِیٍّ مُرْسَلٍ أَوْ کِتَابٍ مُنْزَلٍ أَوْ حُجَّةٍ لَازِمَةٍ أَوْ مَحَجَّةٍ قَائِمَةٍ، رُسُلٌ لَا تُقَصِّرُ بِهِمْ قِلَّةُ عَدَدِهِمْ وَ لَا کَثْرَةُ الْمُکَذِّبِینَ لَهُمْ مِنْ سَابِقٍ سُمِّیَ لَهُ مَنْ بَعْدَهُ أَوْ غَابِرٍ عَرَّفَهُ مَنْ قَبْلَهُ. عَلَی ذَلِکَ نَسَلَتِ الْقُرُونُ و مَضَتِ الدُهُورُ وَ سَلَفَتِ الْآبَاءُ وَ خَلَفَتِ الْأَبْنَاءُ.
ترجمه:
خداوند سبحان از میان فرزندان آدم، پیامبرانی برگزید و از آنان پیمان گرفت که هر چه را که به آنها وحی میشود، به مردم برسانند و در امر رسالت او امانت نگه دارند، به هنگامی که بیشتر مردم، پیمانی را که با خدا بسته بودند، شکسته بودند و حق پرستش او ادا نکرده بودند و برای او در عبادت شریکانی قرار داده بودند و شیطانها از شناخت خداوند، منحرفشان کرده بودند و پیوندشان را از پرستش خداوندی بریده بودند.
پس پیامبران را به میانشان بفرستاد. پیامبران از پی یکدیگر بیامدند تا از مردم بخواهند که آن عهد را که خلقتشان بر آن سرشته شده، به جای آرند و نعمت او را که از یاد بردهاند، فرا یاد آورند و از آنان حجّت گیرند که رسالت حق به آنان رسیده است و خردهاشان را که در پرده غفلت، مستور گشته، برانگیزند.
و نشانههای قدرتش را که بر سقف بلند آسمان آشکار است به آنها بنمایانند و هم آنچه را که بر روی زمین است و آنچه را که سبب حیاتشان یا موجب مرگشان میشود به آنان بشناسانند و از سختیها و مرارتهایی که پیرشان میکند یا حوادثی که بر سرشان میتازد، آگاهشان سازند.
خداوند بندگان خود را از رسالت پیامبران، بینصیب نساخت بلکه همواره بر آنان، کتاب فرو فرستاد و برهان و دلیل راستی و درستی آیین خویش را بر ایشان آشکار ساخت و راه راست و روشن را خود در پیش پایشان بگشود.
پیامبران را اندک بودن یاران، در کار سست نکرد و فراوانی تکذیب کنندگان و دروغ انگاران، از عزم جزم خود باز نداشت. برای برخی که پیشین بودند، نام پیامبرانی را که زان سپس خواهند آمد، گفته بود و برخی را که پسین بودند، به پیامبران پیشین شناسانده بود. قرنها بدین منوال گذشت و روزگاران سپری شد. پدران به دیار نیستی رفتند و فرزندان جای ایشان بگرفتند.
شرح:
در این بخش از کلام مولا، سخن از بعثت انبیا به میان آمده است. در واقع مرحلهای است بعد از مرحله آفرینش آدم و گام نهادن او بر روی زمین و در این بخش، نخست اشاره به علّت بعثت انبیا میفرماید و سپس ماهیّت و محتوای دعوت آنها را روشن میسازد و در مرحله سوّم چگونگی تعلیمات آنها را روشن میکند و در نهایت، سخن از ویژگیهای انبیا و مقاومت آنها در برابر مشکلات و ارتباط آنان با یکدیگر در طول زمان به میان میآورد.
در مرحله اوّل میفرماید: «خداوند سبحان از فرزندان آدم (علیه السلام) پیامبرانی برگزید و از آنها پیمان گرفت که وحی الهی را به خوبی حفظ کنند و از آنان خواست که امانت رسالت را به مردم ابلاغ نمایند» (وَ اصْطَفی سُبْحانَهُ مِنْ وَلَدِهِ اَنْبیاءَ اَخَذَ عَلی الوَحْیِ میثاقَهُمْ(۱) وَعَلی تَبْلیغِ الرِسالَةِ اَمانَتَهُم).
به این ترتیب آنها از همان آغاز وحی، به خداوند پیمان سپردند که وحی الهی را به خوبی پاسداری کنند و این امانت بزرگ را با نهایت دقّت به بندگان خدا برسانند. آری آنها در برابر این موهبت بزرگ، به زیر بار آن مسئولیت عظیم رفتند.
امّا این که چگونه خداوند گروه خاصّی را برای این امر برگزید و حقیقت وحی چیست و چگونه بر بعضی وحی میشود و بر بعضی نمیشود؟ این گونه مسائل را باید در جای مناسب خود مطرح کرد. (۲)
در واقع این سخن اشاره به آیه: «وَاِذْ اَخَذْنا مِنَ النَبییّنَ میثاقَهُمْ وَ مِنْکَ وَمِنْ نُوح وَ اِبْراهیمَ وَ مُوسی وَ عیسَی بْنِ مَرْیَمَ وَاَخَذْنا مِنْهُمْ میثاقاً غَلیظاً؛ (به خاطر آور) هنگامی را که از پیامبران پیمان گرفتیم و (همچنین) از تو و از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی بن مریم و ما از همه آنان پیمان محکمی گرفتیم (که در ادای مسئولیّت تبلیغ و رسالت، کوتاهی نکنند)». (۳)
سپس به دلیل اصلی بعثت انبیا اشاره کرده، میفرماید:
«این در زمانی بود که اکثر مردم پیمانی را که خدا از آنها گرفته بود دگرگون ساختند، حقّ او را نشناختند و همتا و شریکانی برای او قرار دادند و شیاطین، آنها را از معرفت خداوند باز داشتند و به هر سو میکشیدند و آنها را از عبادت و اطاعتش جدا کردند» (لَمّا بَدَّلَ اَکْثَرُ خَلْقِهِ عَهْدَاللهِ اِلَیْهِمْ فَجَهِلُوا حَقَّهُ وَ اتَّخَذُوا الاَنْداد(۴) مَعَهُ وَاجْتالَتْهُم (۵) الشَیاطینُ عَنْ مَعْرِفَتِهِ وَ اقْتَطَعَتْهُمْ عَنْ عِبادَتِهِ)».
در حقیقت، عدم شناخت آنها نسبت به خدا سبب شد که در درّه هولناک شرک سقوط کنند و شیاطین، اطراف آنها را بگیرند و از عبادت و اطاعت خدا باز دارند.
در این که منظور از این عهد و پیمان الهی چیست، بسیاری از شارحان نهج البلاغه آن را اشاره به پیمان عالم ذر – با تمام گفتگوهایی که در اطراف آن است میدانند – ولی ممکن است آن را اشاره به پیمان فطرت بدانیم که در جملههای بعد، از کلام مولا نیز، سخن از آن به میان آمده است (۶) و به تعبیری دیگر، خداوند، انسان را بر فطرت پاک آفریده که در درون ذاتش با حقیقت توحید آشناست، به نیکیها علاقه مند و از بدیها بیزار است. اگر این فطرت، پاک باقی میماند چه بسا الطاف الهیّه، همه انسانها را به سوی کمال رهنمون میشد و پیامبران، کمک کاران و یاوران آنها در این راه بودند و بار مسئولیّت آنان بسیار سبک میشد ولی انحراف از فطرت چه از جهت معارف توحیدی که نتیجه آن گرایش به شرک و بت پرستی شد و چه از جهت عملی که نتیجهاش تسلیم هوا و هوس و شیاطین بودن گردید، سبب شد که خداوند، پیامبران بسیاری را با مسئولیتهای بسیار سنگین به سوی جامعه بشریّت بفرستد که در بخش آینده کلام امام (علیه السلام)، هم به مسئولیتهای آنها و هم به ویژگیهای اخلاقی و عملی آنان اشاره شده است.
سپس به فلسفه بعثت انبیا اشاره فرمود، میگوید: «پس خداوند پیامبرانش را در میان انسانها مبعوث کرد و رسولان خود را پی در پی به سوی آنان فرستاد تا پیمان فطرت را از آنان مطالبه کنند و نعمتهای فراموش شده الهی را به آنان یادآوری نمایند و با ابلاغ دستورهای خدا، حجّت را بر آنها تمام نمایند و گنجهای پنهانی عقلها را برای آنان آشکار سازند» (فَبَعَثَ فیهِمْ رُسُلَهُ وَ واتَرَ اَلَیْهِم! (۷) اَنْبیائَهُ لِیَستَادُوهُمْ لیَستَادُوهُمْ میثاقَ فِطْرَتِهِ وِ یُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِیَّ نِعْمَتِهِ وَ یَحْتَجُّوا عَلَیْهِمْ بِالتَبْلیغِ وَ یُثیرُوا لَهُمْ دَفائِنَ العُقُولِ).
در این جا امام (علیه السلام) به چهار هدف عمده در مورد بعثت انبیا اشاره فرموده است: نخست مطالبه پیمان فطرت.
گفتیم خداوند، معارف توحیدی را در سرشت انسان قرار داده و هر انسانی اگر با این فطرت دست نخورده، پرورش یابد و آموزشهای نادرست، او را منحرف نسازد و پدران و مادران مشرک، روح او را آلوده نکنند به طور طبیعی و فطری یگانه پرست خواهد بود و در سایه این فطرت توحیدی به نیکیها و حق و عدالت پایبند خواهد بود، پیامبران میآیند تا انسانهای منحرف شده را به فطرت توحیدی باز گردانند.
دوّم این که: نعمتهای فراموش شده الهی را به یاد او آورند، چرا که در وجود انسان نعمتهای مادّی و معنوی بسیار است که اگر از آن به خوبی بهره گیری کند میتواند کاخ سعادت خود را بر پایه آنها بنا نماید، ولی فراموش شدن این نعمتها، سبب از دست رفتن آنها میشود، درست همانند باغبانی که نه از آبهای موجود باغ برای آبیاری استفاده میکند و نه از میوههای درختانش به موقع میچیند. هرگاه کسی بیاید و این نعمتهای فراموش شده را به خاطر او بیاورد، بزرگترین خدمت را به او کرده است و انبیا چنین بودهاند.
سوّم این که: از طریق استدلالات عقلی (علاوه بر مسائل فطری) بر آنها اتمام حجّت کنند و تعلیمات آسمانی و فرمانهای الهی را به او برسانند.
چهارم این که: گنجینههای دانش که در درون عقلها نهفته است برای او آشکار سازند چرا که دست قدرت پروردگار، گنجینههای بسیار عظیم و گرانبها در درون عقل آدمی نهاده که اگر کشف و آشکار شوند جهشی عظیم در علوم و دانشها و معارف حاصل میشود، ولی غفلت و تعلیمات غلط و گناهان و آلودگیهای اخلاقی، پردههایی بر آن میافکند و آن را مستور میسازد. پیامبران این حجابها را بر میگیرند و آن گنجینهها را آشکار میکنند
سپس به پنجمین هدف، پرداخته و نشان دادن آیات الهی را از سوی پیامبران در عالم آفرینش به انسان یادآور میشود، میفرماید: «و هدف این بود که) آیات قدرت خدا را به آنان نشان دهند» وَیُرُوهُمْ آیاتِ الْمَقْدِرَة) و بعد به شرح این آیات پرداخته، میفرماید از جمله:
«سقف برافراشته آسمان که بر فراز آنها قرار گرفته.
و این گاهواره زمین که در زیر پای آنها نهاده.
و آن وسایل زندگی که حیات را به آنها میبخشد.
و آن اجلها و سرآمدهای عمر که آنها را فانی میسازد.
و آن مشکلات و رنجهایی که آنان را پیر میکند.
و حوادثی که پی در پی بر آنان وارد میگردد».
(مِنْ سَقْف فَوْقَهُمْ مَرْفُوع وَ مِهاد تَحْتَهُمْ مَوْضُوع وَ مَعایِشَ تُحْیِیهمْ و آجال تُفْنیهِمْ وَ اَوْصاب(۸) تُهْرِمُهُمْ (۹) وَ اَحْداث تَتابَعُ عَلَیْهِمْ).
در واقع این امور ترکیبی است از اسرار آفرینش در آسمان و زمین، و وسایل و اسباب زندگی و همچنین عوامل فنا و درد و رنج که هر کدام میتواند انسان را به یاد خدا بیندازد و همچنین حوادث گوناگونی که مایه عبرت و هوشیاری انسانهاست و به این ترتیب پیامبران مجموعهای از تعلیمات را به انسان میدهند که هر کدام میتواند سطح معرفت او را بالا برد یا بر بیداری و آگاهی او بیفزاید یا او را از خواب غفلت بیدار کند.
به دنبال آن، تأکید میکند: «هیچ گاه خداوند سبحان، جامعه انسانی را از پیامبر مرسل یا کتاب آسمانی یا دلیلی قاطع یا راهی روشن، خالی نگذارده است» (وَلَمْ یُخْلِ اللهُ سُبْحانَهُ خَلْقَهُ مِنْ نَبیٍّ مُرْسَل اَوْ کِتاب مُنْزَل اَوْ حُجَّة لازِمَة اَوْ مَحَجَة قائِمَة).
در واقع در این عبارت به چهار موضوع اشاره شده است که همواره یکی از آنها یا قسمتی از آنها در میان خلقِ خدا وجود دارد و از این طریق بر آنها اتمام حجّت میشود.
نخست پیامبران الهی است – خواه دارای کتاب آسمانی باشند یا نه – زیرا وجود پیامبر در هر حال مایه هدایت و بیداری و اسباب اتمام حجّت است.
دوّم کتب آسمانی است که در امّتها وجود دارد هر چند پیامبرانی که آن را آوردهاند چشم از جهان فروبسته باشند.
سوّم، اوصیا و امامان معصوم است که از آن تعبیر به «حجّة لازمة» شده است. البتّه بعضی احتمال دادهاند که منظور دلیل عقل باشد ولی چون دلیل عقل به تنهایی برای هدایت، کافی نیست این احتمال بعید به نظر میرسد، امّا مانعی ندارد که هر دو با هم در این عبارت جمع باشند.
چهارم، سنّت پیامبران و اوصیا و امامان که از آن تعبیر به «محجة قائمة» شده است زیرا «محجة را در لغت به معنای طریقه واضح و مستقیم معنا کردهاند – خواه ظاهری باشد یا معنوی – راهی که انسان را به مقصود میرساند». (۹)
به این ترتیب، خداوند بر تمام ملّتها و امّتها در جمیع قرون و اعصار اتمام حجّت نموده و اسباب هدایت را از آنها دریغ نداشته است.
سپس به ویژگیهای این پیامبران پرداخته، میفرماید: «پیامبرانی که کمی نفراتشان و فزونی دشمنان و تکذیب کنندگانشان، آنها را از انجام وظایف باز نمیداشت» (رُسُل لا تُقَصِّرُ بِهِمْ قِلَّةُ عَدَدِهِمْ وَلا کَثْرَةُ الْمُکَذَبینَ لَهُمْ).
آری، مردان با شهامتی بودند که گاه یک تنه در برابر هزاران هزار دشمن میایستادند، در دریای آتش فرو میرفتند و به فرمان خدا و تأییدات الهی سالم بیرون میآمدند، بتخانهها را درهم میکوبیدند و در برابر فریاد خشم آلود بت پرستان، با دلایلی کوبنده میایستادند و آنها را شرمسار میکردند. به دریا فرو میرفتند و از سوی دیگر بیرون میآمدند و گاه در مقابل گروه عظیم دشمنان لجوج، که با شمشیرهای برهنه، آنها را محاصره کرده بودند، قرار میگرفتند ولی خم به ابرو نمیآوردند.
جالب این که از میان صفات ویژه پیامبران، در این جا، روی استقامت و شهامت و پایمردی آنان تکیه شده است.
در ادامه معرفی پیامبران، چنین میفرماید: «پیامبرانی که بعضی به ظهور پیامبران آینده بشارت داده شده بودند یا به وسیله پیامبران پیشین شناخته شدند» (مِنْ سابِق سُمِّیَ لَهُ مَنْ بَعْدَهُ اَوْ غابِر(۱۰) عَرَفَهُ مَنْ قَبْلَهُ).
در این عبارت یکی از روشهای مهم شناسایی انبیا را مشخص فرموده است و آن این که انبیای پیشین، انبیای بعد را معرّفی میکردند و انبیا بعد، به وسیله پیامبران پیشین شناخته میشدند. (۱۱)
در پایان این فراز میافزاید: «به این ترتیب، قرنها گذشت و روزگاران سپری شد؛ پدران رفتند و فرزندان جانشین آنها شدند» (عَلی ذلِکَ نَسَلَتِ(۱۲) الْقُرُونُ وَ مَضَتِ الدُهُورُ وَ سَلَفَتِ الآباءُ وَ خَلَفَتِ الاَبْناءُ).
انتهای خبر/
درباره نویسنده
نظرات:
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!
- جشن دختران «مثل ستاره» در اراک برگزار میشود
- حضرت معصومه (س) الگوی شجاعت
- امنیت شغلی کارگران اولویت اصلی است
- احیای هپکو میراث جاودانه شهید رئیسی
- عملیات بیتالمقدس معادلات نظامی دشمن را برهم زد
- اجلاسیه ۵۲ شهید دانشجومعلم استان مرکزی
- مدیریت رسانه در بحران
- اشتغالزایی برای ۳۰ نفر در فراهان
- ورود سامانه جدید بارشی به کشور
- نماهنگ «نگین ایران» منتشر شد
- جشن بزرگ «مثل ستاره» در اراک برگزار شد
- عدالتمحوری، میراث ماندگار شهید رئیسی
- جشن دهه کرامت در اراک
- حضرت معصومه (س) الگوی ماندگار برای دختران
- ایران امام رضا (ع)، پیوند تمدن و معنویت
- کرامات رضوی؛ تجلی قدرت الهی
- شهید رئیسی سرمایه اجتماعی نظام را تقویت کرد
- مردمداری رمز محبوبیت شهید رئیسی
- وداعی ماندگار با شهید خدمت
- «نجمه غفاری» صدای توانیابان در عرصه آموزش
آخرین اخبار
- جمعآوری اتباع غيرمجاز در ساوه
- خسارت وزش باد در فراهان
- گرامیداشت شهدای خدمت در اراک
- قطار امیرکبیر روی ریل بیبرنامگی
- احداث قطار برقی در استان مرکزی
- ساخت نخستین رادار فرودگاهی تمام ایرانی
- غیرت ایرانیان خرمشهر را آزاد کرد
- فتح سنگرهای مختلف با تأسی از خرمشهر
- یادبود شهیدان «کمالی مقدم»
- فتح خرمشهر نماد عبور از بحران
- صبحگاه مشترک نیروهای مسلح در اراک
- اورژانس هوایی مرکزی ناجی 3 مصدوم حوادث رانندگی
- برگزاری رژه خودرویی در فراهان
- افتتاح کنارگذر اراک گامی بزرگ در کاهش هزینهها
- توسعه ترانزیت و حمل کالا با کنارگذر اراک
- فتح خرمشهر نماد جاودانگی عزت ایران اسلامی است
- فتح خرمشهر، درس اتحاد، ایثار و مقاومت است
- افتتاح فاز اول آزادراه کنارگذر اراک
- چالشی جدی در راه تحقق شعار سال است
- ۱۱ هزار شهید اصناف حماسه ماندگار رقم زدند
- بازی ایران و کرهشمالی در مشهد منتفی میشود
- تفاهمنامه ایران و روسیه ضربهای به طرحهای آمریکا
- یادواره شهدای اصناف ساوه
- برخورد قاطع با هنجارشکنی در فضای مجازی
- سرزنش اهل بصره
- فتح خرمشهر نماد اتحاد ملت ایران است
- شما باید در قبال انقلاب احساس مسئولیت کنید
- دشمن از ایران قوی هراسان است
- دشمن درصدد اشغال خرمشهرهای ذهنی ما است
- فتح خرمشهر فتح ارزشهای الهی بود
- مشاهده بیشتر