رسول اکرم (ص‌): کمال عقل پس از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم است
چهارشنبه 1403/10/26 Wednesday - 2025 15 January الأربعاء ، 15 رجب ، 1446
ساعت
1403-10-26 12:12 شماره خبر : 10958 https://diyareaftab.ir/short/NKakQ
یادداشت؛

هنگامی که شاه در 26 دی‌ماه 1357 سوار هواپیمای شخصی خود شد و به سمت آسمان مصر حرکت کرد، هیچ وقت فکر نمی‌کرد که این یک سفر بی بازگشت باشد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «دیار آفتاب»؛ به نقل از ندای تفرش، سیاوش منظوری در یادداشتی به مناسبت فرار شاه از کشور نوشت: روز 26 دی‌ماه که سالروز فرار شاه و ملکه پهلوی نام‌گذاری شده، واقعه‌ای بسیار بزرگ و حیرت‌آوری است.

این واقعه سیاسی نه تنها به علت فرار طاغوت بلکه به خاطر جریان‌های منتهی به آن دارای اهمیتی درخور توجه است. عموماً بیشتر دیکتاتورها در هنگام فرار از کشورشان یک شبه تمام ثروت خویش را جمع کرده تا صبح روز بعد سوار هواپیما شده و به یکی از کشورهای بلوک غرب یا حتی شرق می‌گریزند.

نمونه معاصر این واقعه فرار اشرف غنی از افغانستان و بشار اسد از سوریه است. اشرف غنی و بشار اسد ثروتی به میزان چندین میلیارد دلار به عنوان پاداش بازنشستگی همراه با خانواده‌های خود بردند. اما در مورد محمدرضا پهلوی نمی‌توان به همین راحتی از مسأله فرار او گذر کرد.

با سیری مختصر در تاریخ انقلاب در دی‌ماه 1357 می‌توان سرنخ‌هایی از وجود یک نقشه تمام عیار برای تثبیت قدرت محمدرضا شاه پهلوی یافت. در اوخر آذرماه طبق گزارشی از دادستان کل کشور معلوم گشت حدود 100 نفر از ایرانیان سرشناس از دو ماه قبل میزان ارز هنگفتی معادل یک میلیارد و پانصد هزار دلار را از کشور خارج کرده‌اند.

 در سطوح نظامی ژنرال‌های تندرویی مانند ارتشبد اویسی، خسروداد و ربیعی از امور کنار گذاشته شدند و ژنرال ازهاری با شخصیتی ملایم‌تر به مقام نخست وزیری منصوب گشت. اما با مریض شدن ازهاری نخست وزیر دوباره رژیم پهلوی دست به خشونت زد و ماحصل آن شهادت استاد کامران نجات اللهی در دانشگاه پلی‌تکنیک تهران بود.

بعد از شدت گرفتن تظاهرات مردمی، جیمز کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا برای پشتیبانی از رژیم و ترساندن مردم اقدام به اعزام یک ناو هواپیمابر به خلیج فارس کرد. البته باید خاطرنشان کرد که این کار آمریکا یک تیر دو نشان بود تا هم از حکومت پهلوی، جزیره ثبات خاورمیانه حمایت کند و هم به دلیل کاهش تولید نفت ایران و هم به خطر افتادن احتمالی وضعیت اسرائیل غاصب بتواند از منافع ژاندارم جدید خود در منطقه محافظت نماید.

دولت پهلوی که می‌دید هیچکدام از کارهای انجام شده منجر به بهبود اوضاع کشور نشد، نقشه پیچیده‌تری را طراحی کرد. آن‌ها شاپور بختیار را به نخست وزیری گماشته و همزمان مادر شاه، شمس، به همراه نوه‌ها، دو سگ خانواده و یک گروه 17 نفره سوار بر هواپیمای بوئینگ 747 مملو از پول و طلاهای سرقت شده از ملت ایران عازم لس‌آنجلس شدند.

اما با توجه به جنایاتی که در مشهد، کرمانشاه و قزوین انجام شد، تا حدود زیادی اعتبار کابینه نوپای بختیار را زیر سوال برد و باعث شد که بختیار پایگاه مردمی نداشته باشد.

با این ناکامی در فریب ملت، محمدرضا پهلوی به فکر تشکیل شورای سلطنت افتاد و ریاست آن را به همسرش فرح دیبا سپرد. شاید مهمترین دلیل تشکیل این شورا این بود که شاه می‌خواست ماجرای آلفونس سیزدهم اسپانیا را در ایران اجرا کند.

اسپانیا تا زمان آلفونس سیزدهم یک کشور پادشاهی بود ولی با توجه به نارضایتی‌های مردمی او سلطنت را رها کرد. در پایان جنگ داخلی اسپانیا ژنرالی به نام فرانکو به رأس کار آمد، الفونس سیزدهم را از سلطنت خلع و خود را رئیس جمهور مادام العمر اسپانیا اعلام کرد.

اما با توجه به شرایط جدید اروپا در زمان هیتلر، ژنرال فرانکو برای بقای خود دست به اقدامی عجیب زد. او بیان داشت که آلفونس سیزدهم از سلطنت برکنار است ولی هر ولیعهدی را که آلفونس سیزدهم مشخص کند، جانشین فرانکو خواهد بود. یعنی یک کشور پادشاهی در یک مدت کوتاه جمهوری شده و سپس به حالت اولیه خود بازمی‌گردد.

محمدرضا شاه نیز برای آسایش خانواده خود در این دوران گذار سرمایه هنگفتی را به همراه مادرش به آمریکا فرستاده بود. در این میان برای واقعی‌تر شدن مسأله فردی به نام سنجابی (مشابه شخصیت یاگو در نمایشنامه اتللو شکسپیر) با تاختن بر بختیار او را متهم کرد که توسط شاه اغفال و تبدیل به یک عروسک خیمه‌شبازی شده است. بختیار نیز برای تلافی در آن نطق مشهورش خود را مرغ طوفان نامید و بدون نامبردن از شاه به تجلیل از دکتر مصدق پرداخت و بیان نمود به دنبال تشکیل یک حکومت سوسیال دموکراسی است.

محمدرضا پهلوی بار دیگر شروع به خارج کردن ثروتی عظیم از کشور کرد که بنابر نقل روزنامه دیلی اکسپرس حجم پول خارج شده معادل یک میلیارد دلار آن زمان برآورد شده است. شواهد به نحوی بود که شاه به دنبال فرار از کشور و بختیار نیز به دنبال ایجاد یک حکومت مستقل از پهلوی و جریان انقلاب بود.

 اما آن‌ها با سد شدیدی به نام امام خمینی (ره) برخورد کردند و لازم است نقش امام (ره) را در بعد از مراسم معرفی کابینه بختیار بررسی نمود. جنگ زرگری شاه و بختیار جایی برملاء شد که هنگام مراسم معرفی کابینه بختیار رسم دست و پا بوسی شاه به تکان دادن سر در مقابل شاه تقلیل یافته بود و شاهی که کنترل همه امور را داشت و قدرت خود را به رخ عالم و آدم می‌کشید، هیچ اعتراضی نکرد و مقام و منزلت اعلاحضرت همایونی خدشه دار نگردید!!! وقتی این مسائل به صورت علنی در تلویزیون پخش شد و هیچ‌ یک از طرفداران شاه نیز اعتراضی نکردند، باعث شد که امام (ره) بفهمد که کاسه‌ای زیر نیم کاسه است و دولت بختیار را یک «حکومت غاصب، غیر قانونی و یاغی» اعلام کرده و از مردم خواست به اعتصاب عمومی بپردازند و وزرای بختیار را به وزراتخانه‌ها راه ندهند.

وقتی این تیر خاندان پهلوی به سنگ خورد و آمریکا وضعیت فعلی سلطنت را در حالتی حاد و بغرنج یافت، نوبت به طراحی و اجرای نقشه دوم رسید. بختیار با وعده اعدام سران فاسد رژیم به میدان آمد و در نهان ژنرال هایزر آمریکایی، یکی از سرفرماندهان سازمان ناتو، وارد کشور گشت. هدف از ورود ژنرال هایزر جلوگیری از کودتایی بی موقع توسط ارتش شاهنشاهی بود.

 در واقع آمریکا اصرار داشت تا شاه از کشور خارج شود تا در موقعیتی مناسب بتوانند همانند سال 1332 شاه را پیروزمندانه به کشور بازگردانند. صراحت سایروس ونس وزیر خارجه وقت ایالات متحده در مورد خروج محمدرضا پهلوی در آن زمان نشان می‌داد که آمریکایی‌ها عطش عجیبی برای خروج شاه از ایران دارند، آن هم محمدرضا شاه پهلوی که پیشنهاد دهنده برای تصویب لایحه کاپیتالاسیون بود!!! دلیل این رفتار هم تصمیماتی بود که چهار کشور صنعتی جهان (آمریکا، آلمان، انگلیس و فرانسه) در نشست جزیره گوادلوپ در اوایل سال 1979 گرفتند. آن‌ها خواستند که به طور علنی از حمایت شاه دست بکشند ولی در نهان از هیچ کمکی به او دریغ نورزند.

هنگامی که شاه در 26 دیماه 1357 سوار هواپیمای شخصی خود شد و به سمت آسمان مصر حرکت کرد، هیچ وقت فکر نمی‌کرد که این یک سفر بی بازگشت باشد. او در 26 دی‌ماه وارد مصر شد و پس شش روز اقامت به رباط پایتخت مراکش رفت. او تا روز دهم فروردین 1358 در مراکش بود ولی از انجا راهی باهاما گردید. احتمالأ تنها دلیل موجه اقامت شاه پهلوی در مصر و مراکش این بود که امیدوار بود آمریکایی‌ها به سرکردگی هایزر و کمک افسران ارتش شاهنشاهی دوباره کودتایی کرده و او را بدون هزینه به مسند قدرت برگردانند.

 اما عدم انجام کودتا را می‌توان در سه مورد کلی خلاصه کرد. اول اینکه آمریکا حاضر نبود دوباره وجه خودش را به خاطر شاه پهلوی در بین مردم انقلابی خراب کند، در واقع کودتای 32 و عزل مصدق برایش درس عبرت شده بود. دوم اینکه تمامی طرفداران شاه زودتر از خود او از کشور گریخته بودند و حامی مطرحی در داخل ایران نداشت. در نهایت مورد سوم این بود که حفظ ارتش برای آمریکا مهمتر از بقای شخص شخیص شاه بود.

چراکه آن‌ها با کمک ارتش می‌توانستند هر شاهی را به تخت بنشانند. دلیل جلوگیری هایزر از کودتا نیز به همین سبب بود تا مبادا کودتایی انجام شده و منجر به جنگ مسلحانه مابین ارتش و ملت گشته و ساختار و شاکله ارتش از هم بپاشد.

در پایان سخن باید اذعان داشت که 26 دی‌ماه روز آزادی ملت ایران بود که با هزینه‌های گزافی بدست آمد. حتی در همان روز زمانیکه از نظر غربیان به خاطر فرار شاه تمام کشور تبدیل به یک کارناوال شادی بزرگ شده بود، عده‌ای از هموطنان در اهواز، اندیمشک و دزفول مورد حمله نیروهای نظامی شاه و چماق‌داران ساواک قرار گرفتند.

تعداد قابل توجهی از مردم به فیض شهادت رسیده بودند و این کشتار برای طرفداران پهلوی پاسخی مناسب و درخور در مقابل شادی از فرار شاه به حساب می‌آمد. امروزه تاریخ معاصر ایران به ویژه دوران پهلوی و انقلاب اسلامی در محجوریتی عجیب قرار گرفته و هر ایرانی متعهد به خاک و منافع ملی باید توجه ویژه‌تری به این پخش از تاریخ زندگی ایرانیان بپردازد.

 در 26 دی‌ماه سال 1357 ملت ایران به رهبری امام خمینی (ره) شاهی را کنار زدند که تنها دغدغه‌اش بردن چمدان‌های بیشتر به مصر بود. روز فرار شاه از ایران روز فرار فردی است که حتی امروزه میزان اموال و ثروت به تاراج رفته بوسیله او هنوز توسط خانواده‌اش یا رسانه‌های مدعی آزادی بیان در غرب اعلام نشده است.

 

اخبار مرتبط:
نظرات:
آخرین اخبار
تمامی حقوق مادی و معنوی، برای پایگاه خبری تحلیلی «دیار آفتاب» محفوظ می باشد.