رسول اکرم (ص‌): کمال عقل پس از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم است به شرط آن که
شنبه 1403/06/31 Saturday - 2024 21 September السبت ، 18 ربيع الأول ، 1446
ساعت
رزمنده دفاع مقدس:

یکی از زنان رزمنده ساوجی که به‌عنوان امدادگر در دوران دفاع مقدس حضور داشت معتقد است حرکت جهادی بانوان در دوران دفاع مقدس با تلاش مضاعف برای حفظ کیان خانواده می‌تواند به الگوی زنان و دختران جوان کشور تبدیل شود.

به گزارش «دیار آفتاب»؛ به نقل از نار خبر؛ زنان ایرانی نقش مهمی در هشت سال دفاع مقدس بر عهده داشتند و کمک فراوانی به پیشبرد و موفقیت عملیات رزمندگان کردند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، زنان هنوز خستگی مبارزه علیه رژیم پهلوی را از تن بیرون نکرده بودند که بار دیگر بر خود تکلیف دیدند برای دفاع از انقلاب به ایفای نقش‌های تازه و مؤثرتر در عرصه‌های جدید پرداختند. حضور بانوان در دوران هشت سالهٔ دفاع مقدّس، بسیار درخشان بود. خدمات بانوان در زمینه‌های گوناگون فرهنگی، درمانی، اقتصادی، اجتماعی، هنری، سیاسی و حتّی نظامی را نمی‌توان نادیده گرفت.

در ادامه گفتگو با منیره مهندسی بانوی رزمنده ساوجی می‌خوانید:

منیره مهندسی در گفتگو با خبرنگار نار خبر، بیان کرد: در آغاز حمله عراق به ایران در منطقه اسلام‌آباد غرب همراه همسرم به رزمندگان خدمت می‌کردم، این شهر در استان کرمانشاه بارها هدف موشک و هواپیماهای عراق قرار می‌گرفت و بنده به مدت ۶ ماه در این شهر خدمت می‌کردم.

وی افزود: در جبهه‌های جنگ، به‌عنوان پرستار به مداوای مجروحین می‌پرداختم، و در برهه‌ای از زمان طی آموزش‌هایی که دیدم به‌عنوان دندان‌پزشک نیز فعالیت می‌کردم.

این رزمنده ساوجی گفت: زمانی که جنگ شروع شد، شرایط ازدواج برای من پیش آمد ولی به خاطر حضور در جبهه امتناع می‌کردم و یکی از شرط‌هایم حضور در جبهه جنگ بود که با موافقت همسرم که یک نعمت بزرگ بود، روبرو شدم و بعد از عقد همراه ایشان راهی جبهه شدم.

مهندسی گفت: آرزوی من و همسرم شهادت بود که نصیبمان نشد، ولی در خط مقدم شهادت بسیاری از سربازان را دیدم و مانند یک خواهر بر بالین آنها می‌نشستم و اشک می‌ریختم.

وی گفت: با همسرم دوربینی تهیه کردیم و به ثبت خاطرات در مدتی که در جبهه بودیم پرداختیم و هر زمان که دل‌تنگ می‌شویم با دیدن این عکس‌ها خاطرات ما زنده می‌شود.

این بانوی رزمنده گفت: در زمان جنگ امدادهای الهی را با چشم خود بسیار دیده‌ام، در شبی با تعداد زیادی مجروح در اتاقی نشسته بودیم که صدای خش‌خش برگ را شنیدیم، در حالی که نه درختی بود و نه بادی می‌وزید، از اتاق خارج شدم و دیدم در فاصله نسبتاً نزدیکی، تعداد زیادی از عراقی‌ها با توپ و تانک به سمت ما می‌آیند که فورا به کمک دوستان مجروحان را خارج کردیم و به مدد الهی عراقی‌ها متوجه ما نشدند.

مهندسی گفت: در یکی از روزها متوجه شدیم هواپیمایی بالای سرما در حال پرواز است و بسیار به ما نزدیک است و کسی که کنار خلبان نشسته بود به راحتی می‌توانست همه ما را به رگبار ببندد ولی انگار به لطف الهی پشیمان شد و بمب‌ها را به سمت سخره انداخت و چند روز بعد شنیدیم به خاطر اینکه به ما حمله نکرده است آن شخص و خلبان هواپیما را اعدام کردند.

وی خاطرنشان کرد: خداوند را شاکر هستم که به من توفیق حضور در جبهه‌های جنگ و کمک به مجروحین را داد و اگر باز هم به گذشته برگردم این راه را ادامه خواهم داد؛ زیرا حفظ ارزش‌های نظام برای من بسیار مهم است.

اخبار مرتبط
نظرات
آخرین اخبار