رسول اکرم (ص‌): کمال عقل پس از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم است
چهارشنبه 1403/08/09 Wednesday - 2024 30 October الأربعاء ، 27 ربيع الآخر ، 1446
ساعت
1403-03-30 15:03 شماره خبر : 6059 https://diyareaftab.ir/short/4OaDy 0
نویسنده کتاب «دورت بگردم»:

نویسنده کتاب «دورت بگردم» گفت: کارکرد حج طبق فرمایش مقام معظم رهبری و آیه‌هایی که درباره حج وجود دارد خیلی خیلی متفاوت‌تر و مهم‌تر از آن چیزی است که برگزار می‌شود.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «دیار آفتاب»؛ به نقل از خبرگزاری مهر، کتاب «دورت بگردم» نوشته فائضه غفارحدادی به تازگی توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب روایتی از عظیم‌ترین کنگره سالانه دنیا؛ حج است.

کتاب «دورت بگردم» یادداشت‌های سفر حج نویسنده است که در میان آن مطالب عرفانی همواره رگه‌هایی از طنز و اتفاقات با مزه را هم روایت می‌کند. لحن کتاب و نگاه نویسنده در این اثر پویاتر است. سفر نویسنده در این کتاب چهل روزه بوده و عناوین نوشتاری به صورت قطعات کوتاهی هستند که با زمان مشخص شده‌اند.

به گفته غفارحدادی، در این کتاب تلاش شده یک سفرنامه خودمانی به نگارش دربیاید که مخاطب در آن سختی، خنده، گریه و آسانی این سفر را با نویسنده تجربه کند، تا در لحظه آخر و هنگام خداحافظی از کعبه به صدای بلند بگوید: «دورت بگردم! خیلی خوش گذشت! بازم می‌یام حتماً!» 

تفاوت «دورت بگردم» با سفرنامه‌های دیگر حج بیشتر به جنس دغدغه و نوع نگاه نویسنده درباره حج مربوط است که در طول سفر آن را ارتقا داده و تکمیل می‌کند.

پیش از این سفرنامه‌هایی از جمله «دهکده خاک بر سر»، «سر بر خاک دهکده» و «الی…» از این نویسنده روانه بازار نشر شده است. غفار حدادی در چهارمین سفرنامه خود یعنی کتاب «دورت بگردم» تلاش کرده نگاه متفاوتی نسبت به مسئله حج ارائه دهد. او در کنار اشک‌ها و لبخندها و اتفاقات ریز و درشتی که در این سفر وجود دارد، زاویه دیدی تازه را درباره سفر معنوی حج به مخاطب نشان می‌دهد.

به بهانه انتشار این کتاب با فائضه غفار حدادی نویسنده‌اش به گفتگو پرداخته‌ایم.

مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید:

* خانم غفار حدادی دغدغه نگارش «دورت بگردم» چه بود؟ این‌طور بگوییم که؛ چرا؟

در کل من سفرنامه نویس هستم، یعنی هر سفری بروم معمولاً سفرنامه می‌نویسم. حتی سفر عمره هم که رفتم سفرنامه نوشتم با اینکه در آن زمان نویسنده نبودم، ولی خلأ سفرنامه حج را وقتی احساس کردم که خودم قبل از سفر کتاب‌های مربوط به حج و سفرنامه‌های موجود را بررسی کردم و احساس کردم که بیشترشان حالت تکرار و کلیشه‌ای دارند و همه به یک مدل هستند و صدای زنانه‌ای بین آن‌ها نبود. یعنی تمامی سفرنامه‌هایی که هست به جز آن سفرنامه‌هایی که از زمان قاجار است و نشر اطراف آن‌ها را چاپ کرده؛ سفرنامه‌های معاصر صدای زنانه نداشتند و با توجه به اینکه سفرنامه می‌نویسم جای خالی این نوع سفرنامه را حس کردم و دست به نگارش این کتاب زدم.

* اما ما در کتاب با داستان زنانه‌ای روبه‌رو نیستیم. نه؟

بله. خیلی هم سفرنامه زنانه نیست و یک خانم نویسنده سختی‌های این سفر را بازگو می‌کند.

* به نظر خودتان سختی نگارش سفرنامه کجاست و نویسنده چه‌طور باید مرز کلیشه و دور بودن از تصور را در کتاب رعایت کند؟

نویسنده وقتی که خواننده را رفیق و محرم خود می‌داند، خود سانسوری‌اش کم است و با صمیمت به شکلی که کل سفر را برای خواننده تعریف می‌کند، قلم می‌زند و حالت کاملاً طبیعی، معنویت و غیر معنویت خود را منتقل می‌کند. وقتی که خواننده حس می‌کند نویسنده با آن رو راست است و فقط به دنبال تعریف سفرش نیست، ناخودآگاه ارتباط شکل می‌گیرد. پس نباید خواننده را غریبه دانست، اما باید حریم خصوصی نویسنده رعایت شود و سفرنامه نباید حالت شخصی پیدا کند که دیگر خواننده اطلاعات رایج برایش جذاب نباشد.

نویسنده وقتی که خواننده را رفیق و محرم خود می‌داند، خود سانسوری‌اش کم است و با صمیمت به شکلی که کل سفر را برای خواننده تعریف می‌کند، قلم می‌زند و حالت کاملاً طبیعی، معنویت و غیر معنویت خود را منتقل می‌کند

* همزمانی نگارش و ثبت و ضبط مطالب برای کتاب و مناسک حج سخت نبود؟

ببینید این مسئله اول به انگیزه‌ها و نیت‌های شخص برمی گردد. من خودم را از ابتدا راوی حج قرار دادم و از خداوند خواستم که راوی مناسک حج و این رویداد بزرگ باشم. در این راه از خداوند درخواست کردم که به من دسترسی و روزی معنوی بیشتر عنایت کند و من هم قول دادم تمامی آن‌ها را بچشانم. به بیان دیگر از خداوند خواستم «بگذارد بچشم و بچشانم» این آن چیزی بود که برای خودم تعریف کردم و ناخودآگاه این سختی‌ها جز عبادت و وظیفه‌ام قرار گرفت و هیچ منافاتی بین عکاسی کردن و یا قلم زدن در آن شرایط با عبادت خداوند نمی‌دیدم. همچنین عادت دارم که به جزئیات توجه کنم ولی نوشتن نکات کلیدی هم در طول روز انجام می‌شد و شب که به هتل برمی گشتم یک یادداشت کوچک می‌نوشتم و بعد از برگشت سفرنامه را نوشتم.

* تصویرسازی‌های کتاب چگونه شکل گرفت؟

عنوان مستند را مشخصاً برای این سفرنامه قرار دادم با این هدف که هیچ دیالوگ و یا اتفاقی برای جذاب سازی کتاب به آن اضافه نکردم و به خودم اجازه ندادم از فضای مستند خارج شوم.

* بازخوردی هم از کتاب داشته‌اید؟

هدفی که از نوشتن سفرنامه داشتم خارج کردن سفرنامه‌ها از حالت عرفانی تعریف و برداشت شخص نویسنده از مناسک حج و ارائه تصویر واقعی از این رویداد به خواننده بود و می‌دانستم اگر این تصویر واقعی به خواننده ارائه شود خواننده به آن مشتاق می‌شود. بسیاری از مخاطبان کتاب، حتی آن‌هایی که یکبار حج رفتند می‌گویند با خواندن این کتاب اشتیاق دوباره دارند و این هدف من بود. احساس می‌کنم کتاب به هدف خودش رسیده است. هدف من بازتعریف مناسک حج نبود بلکه هدف من این بوده که خواننده‌ام با حج احساس نزدیکی کند و گره‌ای به این سفر بخورد و بازخوردها می‌گوید این گره توسط کتاب ایجاد شده است.

* خانم غفار حدادی دوست دارد مخاطبش او را با چه‌عنوانی بشناسند؟ سفرنامه نویس یا نویسنده کتاب‌های تاریخ شفاهی؟

سوال سختی است؛ نمی‌دانم! نوشتن برای شهدا برکات زیادی دارد و بازخوردهایی که از مخاطبان کتاب شهدا گرفتم بسیار زیاد بوده است و اگر به عقب بازگردم بازهم این کتاب‌ها را می‌نویسم اما کتاب‌های سفرنامه هم مخاطب خاص خود را دارد. شاید تلفیق این دو شخصیت من باشد و شاید دوست دارم هر دوی آن باشم.

هدفی که از نوشتن سفرنامه داشتم خارج کردن سفرنامه‌ها از حالت عرفانی تعریف و برداشت شخص نویسنده از مناسک حج و ارائه تصویر واقعی از این رویداد به خواننده بود و می‌دانستم اگر این تصویر واقعی به خواننده ارائه شود خواننده به آن مشتاق می‌شود.

* ایده بیان روایت‌های مختلف از دیگر مسلمانان چه بود؟

ماجرای صحبت با افراد مختلف در بطن کتاب در سفرنامه‌های دیگر حج نبود. من با این هدف این کار را انجام دادم که خواننده بتواند از دریچه دیگر مسلمانان نیز به حج نگاه کند و حالت نزدیکی به آن را احساس کند. برای مثال اگر یک خانم مالزیایی سه بچه‌اش را گذاشته و به سفر حج آمده، نگاهش به حج چیست. از این قسم روایات ۱۰ تا ۱۵ مورد در کتاب است که ذهن مخاطب را باز می‌کند تا بداند افراد دیگر هم با مشکلاتی مشابه خود به سفر حج آمده‌اند و بتواند با آن‌ها همذات پنداری کند.

* به نظرتان کتاب توانسته به کارکرد حج بپردازد؟

کارکرد حج طبق فرمایش مقام معظم رهبری و آیه‌هایی که درباره حج وجود دارد خیلی خیلی متفاوت‌تر و مهم‌تر از آن چیزی است که برگزار می‌شود و اگر بخواهیم حج کارکرد اصلی خود را پیدا کند تک تک ما مسئولیم که کاری انجام دهیم و مطالبه‌ای داشته باشیم و حتی در آن شرکت کنیم.

* یک سوال هم درباره سفرنامه «الی…»! تجربه همزیستی با خانواده فلسطینی چطور بود؟

الی بیشتر از اینکه سفرنامه باشد و از کشور لبنان اطلاعات دهد؛ ذهن، زمانه و زیست خانواده داستان را بیان می‌کند و در ابتدا به خواننده گفتم که برایم مهم نیست که کدام کشور بروم و می‌توانستم هر کشوری بروم که خانواده داستانم در آن دور هم جمع می‌شوند. پس نقطه کانونی زاویه دید خود را خانواده داستان قرار دادم و اگر کشور لبنان را گشتم با زاویه دید خانواده داستان گشتم و به عنوان یک فرد خالی از ذهن به صبرا و شتیلا نرفتم و با اطلاعاتی که آن‌ها به من دادند به مرزهای فلسطین رفتم و این سبک زندگی، آشنایی و قرابت را دوست داشتم به خواننده‌ام انتقال دهم که سبب شد قلاب داستان شکل گیرد تا به خواننده این حس منتقل شود که خانواده‌های غزه‌ای هم مثل ما هستند.

کارکرد حج طبق فرمایش مقام معظم رهبری و آیه‌هایی که درباره حج وجود دارد خیلی خیلی متفاوت‌تر و مهم‌تر از آن چیزی است که برگزار می‌شود.

* به نظرتان روایت‌گری بانوان از مساله فلسطین می‌تواند به خواننده نگاه ویژه‌تری از درک اتفاقات بدهد؟

خیلی قائل به روایت زنانه نیستم چراکه مسئله فلسطین درگیری انسانی دارد و ویژگی‌های انسانی افراد را درگیر می‌کند. هر کتاب خوبی در این دو زمینه باشد هر دو قشر زن و مرد را باید درگیر کند. اما جزئی نگری بانوان و بیان جزئیات احساس ما را به واقعه نزدیک می‌کنند یعنی اگر می‌خواهیم کتابی به ذهن و جان مخاطب وارد شود و در ذهن مخاطب ادامه داشته باشد این ویژگی را زنان می‌توانند خوب بیان کنند اگر یک مرد هم بتواند این کار را کند مشکلی نیست اما خب بانوان این مقوله را بهتر می‌توانند اجرا کنند.

* در حال حاضر کار جدیدی برای نگارش دارید؟

کار جدید ندارم و در حال بررسی آثار مختلف هستم.

انتهای خبر/

اخبار مرتبط
نظرات
آخرین اخبار