رسول اکرم (ص‌): کمال عقل پس از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم است
دوشنبه 1403/08/14 Monday - 2024 04 November الاثنين ، 2 جمادى الأول ، 1446
ساعت
هر روز، یک صفحه قرآن را مشاهده می‌کنید؛

هر روز، یک صفحه از کلام حق را به صورت آنلاین بشنوید.

به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی «دیار آفتاب»؛ هر روز، یک صفحه از کلام حق را به صورت آنلاین بشنوید.

متن و معنی آیات ۲۹ تا ۳۵ سوره «القصص» به‌شرح زیر است.

 

فَلَمَّا قَضَیٰ مُوسَی الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّی آتِیکُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلّکُمْ تَصْطَلُونَ ﴿۲۹﴾

چون موسی آن مدت را به پایان برد و با خانواده‌اش رهسپار [مصر] شد، از جانب طور آتشی دید، به خانواده‌اش گفت: درنگ کنید که من آتشی دیدم، [می روم] شاید خبری از آن برای شما بیاورم یا پاره‌ای از آتش را می‌آورم تا گرم شوید. (۲۹) 

فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِیَ مِنْ شَاطِئِ الْوَادِ الْأَیْمَنِ فِی الْبُقْعَةِ الْمُبَارَکَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ یَا مُوسَیٰ إِنِّی أَنَا اللَّهُ رَبّ الْعَالَمِینَ ﴿۳۰﴾

چون نزد آن آمد، از جانب راست آن وادی در آن جایگاه مبارک از آن درخت ندا رسید که‌ای موسی! یقیناً منم خدا پروردگار جهانیان، (۳۰) 

وَأَنْ أَلْقِ عَصَاکَ ۖ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ کَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّیٰ مُدْبِرًا وَلَمْ یُعَقِّبْ ۚ یَا مُوسَیٰ أَقْبِلْ وَلَا تَخَفْ ۖ إِنّکَ مِنَ الْآمِنِینَ ﴿۳۱﴾

و عصایت را بیفکن. پس وقتی آن را دید که تند و سریع حرکت می‌کند، گویا ماری باریک و تیزرو است، پشت کنان گریخت و به پشت سر برنگشت. [ندا آمد:] ای موسی! پیش آی و مترس، بی‌تردید تو [از آسیب و گزند آن] در امانی، (۳۱) 

اسْلُکْ یَدَکَ فِی جَیْبِکَ تَخْرُجْ بَیْضَاءَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ وَاضْمُمْ إِلَیْکَ جَنَاحَکَ مِنَ الرَّهْبِ ۖ فَذَانِکَ بُرْهَانَانِ مِنْ رَبِّکَ إِلَیٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ ۚ إِنّهُمْ کَانُوا قَوْمًا فَاسِقِینَ ﴿۳۲﴾

دستت را در گریبانت ببر تا بدون هیچ عیبی سفید و درخشان بیرون آید، و برای [از بین رفتن] ترسی که دچارش شده‌ای دو دستت را بر سینه بگذار، پس این دو معجزه از ناحیه پروردگار توست به سوی فرعون و اشراف و سران او که همواره مردمی نافرمان هستند. (۳۲) 

قَالَ رَبِّ إِنّی قَتَلْتُ مِنْهُمْ نَفْسًا فَأَخَافُ أَنْ یَقْتُلُونِ ﴿۳۳﴾

گفت: پروردگارا! من یک نفر از آنان را کشته‌ام، می‌ترسم مرا بکشند، (۳۳) 

وَأَخِی هَارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّی لِسَانًا فَأَرْسِلْهُ مَعِیَ رِدْءًا یُصَدِّقُنِی ۖ إِنِّی أَخَافُ أَنْ یُکَذّبُونِ ﴿۳۴﴾

و برادرم هارون زبانش از من گویاتر است، پس او را همراه من بفرست که یاور و دستیارم باشد تا [در همه امور] مرا تصدیق کند؛ زیرا می‌ترسم [فرعون و فرعونیان] تکذیبم کنند. (۳۴) 

قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِأَخِیکَ وَنَجْعَلُ لَکُمَا سُلْطَانًا فَلَا یَصِلُونَ إِلَیْکُمَا ۚ بِآیَاتِنَا أَنْتُمَا وَمَنِ اتّبَعَکُمَا الْغَالِبُونَ ﴿۳۵﴾

[خدا] گفت: به زودی قدرت و نیرویت را به وسیله برادرت افزون کنم، و برای هر دوی شما به خاطر معجزات ما [که در اختیارتان نهاده‌ام] قدرتی قرار می‌دهم که آنان به شما دست نیابند، شما و آنان که از شما پیروی کنند، پیروزید. (۳۵)

 

انهای خبر/

اخبار مرتبط
نظرات
آخرین اخبار